۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه

گزارش آژانس: ایران تعداد سانتریفیوژ‌های خود را “دو برابر” کرده است؛ به همراه متن کامل گزارش آژانس


مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش فصلی جدید خود را درباره برنامه هسته‌ای ایران منتشر کرد.
به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان از رسانه ها ؛ یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ابتدای گزارش فصلی آژانس درباره‌ی برنامه‌ی اتمی ایران نوشت: « از سال ۲۰۰۲ که آژانس  در جریان فعالیت‌های اتمی ایران قرار گرفت که بدون اطلاع آژانس انجام می‌‌شد، نگرانی‌ از احتمال فعالیت‌های مربوط به تولید سلاح هسته‌ای وجود داشت. تحقیقات ما نشان می‌دهد ایران تا قبل از ۲۰۰۲ با برنامه‌ریزی مشخصی به دنبال فعالیت‌هایی که منجر به تولید سلاح اتمی می‌شود بود. برخی از این فعالیت‌ها متوقف شده و برخی دیگر هنوز ادامه دارد.»
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بخشی از این گزارش عنوان کرده است: «ایران تاسیسات اتمی “پارچین” را دستکاری کرده‌ و آژانس دیگر نمی‌تواند تحقیق کند که در این تاسیسات فعالیت‌های تحقیقاتی برای تولید سلاح اتمی انجام شده است یا نه.»
متن کامل این گزارش در پی می آید:
اجرای توافق پادمان‌های ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران
گزارش مدیر کل
A. مقدمه
۱٫ این گزارش مدیر کل به شورای حکام و همزمان به شورای امنیت درباره اجرای توافق پادمان‌های ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران است.
۲٫شورای امنیت تایید کرده است که گام‌هایی که توسط شورای حکام در این قطعنامه‌ها مورد درخواست واقع شده برای ایران الزام آور است. مفاد مرتبط قطعنامه‌های شورای امنیت که به آن اشاره شد بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصویب شده و بر طبق بندهای آن قطعنامه‌ها اجباری است.
۳٫ بر پایه “توافقنامه روابط” آن با سازمان ملل، آژانس ملزم به همکاری با شورای امنیت برای اجرای مسئولیت شورای امنیت به منظور حفظ یا احیای صلح و امنیت بین‌المللی است. تمام اعضای سازمان ملل موافق پذیرش و انجام تصمیمات شورای امنیت هستند و در این خصوص موافق اتخاد اقداماتی هستند که منطبق با تعهدات آنها بر اساس منشور سازمان ملل است.
۴٫ این گزارش به تحولاتی که از گزارش قبلی (۲۵ می ۲۰۱۲) روی داده می‌پردازد و همچنین موضوعات قدیمی‌تر. این گزارش بر مواردی که ایران به طور کامل به تعهدات الزام آور خود عمل نکرده مانند اجرای کامل این تعهدات که برای اعتمادسازی بین‌المللی در خصوص ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران مورد نیاز است، تمرکز می‌کند.
B. شفاف‌سازی موضوعات حل نشده
۵٫ همانطور که قبلا گزارش شد، در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ شورای حکام قطعنامه GOV/2011/69 را تصویب کرد که در میان مواردی که وجود داشت تاکید داشت برای ایران و آژانس ضروری است تا گفت‌وگوهای خود را با هدف حل فوری تمام موضوعات اصلی باقیمانده شدت ببخشند تا شفاف سازی در خصوص آن موضوعات از جمله دسترسی به تمام اطلاعات، اسناد، سایت‌ها مواد و پرسنل مرتبط در ایران فراهم شود. شورای حکام طی آن قطعنامه همچنین از ایران خواسته است تا به طور جدی و بدون پیش شرط وارد گفت‌وگوها با هدف احیای اعتماد بین‌المللی در خصوص ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران شود. به همین سبب، مقامات ایران و آژانس گفت‌وگوهایی را در تهران و وین برگزار کردند که طی آنها یک رویکرد ساختارمند به شفاف‌سازی همه مسائل باقیمانده با تمرکز بر موضوعات طرح شده در پیوست گزارش مدیرکل آژانس در نوامبر ۲۰۱۱ و درخواست آژانس برای دسترسی به سایت پارچین بحث شد. قرار بود که به مباحث مربوط به صحت و کامل بودن موارد اعلامی ایران، به جای موارد موجود در پیوست گزارش نوامبر ۲۰۱۱، به طور جداگانه پرداخته شود. ایران طی گفت‌وگوهای وین در چهاردهم و پانزدهم می ۲۰۱۲ اعلام کرد که دسترسی به سایت پارچین قبل از توافق بر اساس یک رویکرد ساختارمند غیرممکن خواهد بود.
۶٫ مدیرکل همانگونه که پیشتر گزارش شد در ۲۱ می ۲۰۱۲ دیدارهایی را با مقامات ارشد ایران در تهران برگزار کرد و در آن‌ها درباره موضوعاتی با منافع دوجانبه گفت‌وگو کرد. با وجود اینکه برخی اختلاف‌نظرها بین ایران و آژانس درباره سند منتج از گفت‌وگوهای چهاردهم و پانزدهم می ۲۰۱۲ باقی ماند، جناب آقای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران طی دیداری با مدیرکل تصریح کرد این‌ موارد مانعی برای رسیدن به توافق مبتنی بر یک رویکرد ساختارمند محسوب نمی‌‌شوند.
۷٫ مقامات ایران و آژانس ۸ ژوئن ۲۰۱۲ و ۲۴ آگوست ۲۰۱۲ گفت‌وگوهای بیشتری را در وین با نگاهی به نهایی کردن رویکرد ساختارمند بر اساس سند منتج از گفت‌وگوهای می ۲۰۱۲ داشتند. اما اختلاف‌نظرهای مهمی باقی مانده‌اند و توافقی درباره رویکرد ساختارمند حاصل نشده است.
۸٫ با وجود گفت‌وگوهای فشرده بین ایران و آژانس از ژانویه ۲۰۱۲، تلاش‌ها برای حل تمام موضوعات باقیمانده مهم هیچ نتیجه ملموسی نداشته‌اند: ایران طی یک اعلام اولیه، نگرانی‌های آژانس را در رابطه با موضوعات مشخص شده در بخش C پیوست GOV/2011/65 به سادگی رد کرد؛ ایران به سوالات اولیه آژانس درباره پارچین و کارشناس خارجی پاسخ نداده است؛ ایران برای آژانس دسترسی به محلی در سایت پارچین که آژانس درخواست دسترسی به آن را ارائه کرده، مهیا نکرده است؛ و ایران در حال انجام فعالیت‌هایی در آن مکان بوده است که به طور قابل توجهی توان آژانس برای انجام راستی‌آزمایی موثر را مختل می‌کند. با وجود اظهارات آقای جلیلی درباره موارد فوق الذکر، توافق درباره رویکرد ساختارمند هنوز محقق نشده است.
C. تاسیسات اعلام شده در توافقنامه‌های پادمان‌های ایران
۹٫ تحت توافقنامه‌های پادمان‌ها، ایران ۱۶ مرکز تاسیسات هسته‌ای و ۹ مکان خارج از تاسیسات که قبلا در آن‌ها از مواد هسته‌ای استفاده شده را معرفی کرده است. با وجود آنکه فعالیت‌های صورت گرفته در برخی از تاسیسات همانطور که در ذیل آمد، برخلاف قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت است، آژانس به بررسی عدم انحراف مواد ارائه شده این تاسیسات و محل‌های خارج از تاسیسات، ادامه می‌دهد.
D. فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی
بر خلاف قطعنامه‌های مرتبط با شورای حکام و شورای امنیت، ایران تاکنون فعالیت‌های مرتبط با غنی سازی خود در تاسیسات اعلام شده‌ای که در زیر به آن اشاره می‌شود را به حالت تعلیق در نیاورده است. این فعالیت‌ها همگی تحت پادمان‌های آژانس هستند و تمامی مواد هسته‌ای، آبشارهای نصب شده و ایستگاه‌های تزریق و تخلیه در این تأسیسات تحت محدودیت و نظارت آژانس قرار دارند.
۱۱- ایران اظهار کرده است که هدف از غنی‌سازی هگزافلوراید اورانیوم به اورانیوم ۲۳۵ با غنای پنج درصد تولید سوخت برای تأسیسات هسته‌ای‌اش است؛ ضمن اینکه اعلام کرده هدفش از غنی‌سازی هگزافلورایداورانیوم به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد تولید سوخت برای رآکتورهای هسته‌ای‌اش است.
۱۲- از زمانی که ایران غنی‌سازی اورانیوم در تأسیسات اعلام شده را آغاز کرده است در آنها به طور تقریبی مواد هسته‌ای زیر را تولید کرده است:
• ۶۸۷۶ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده (۶۷۹ کیلوگرم بیشتر از زمان گزارش قبلی)  به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد (نمودارهای ۱ و ۲ را ببینید)
• ۴/۱۸۹ کیلوگرم هگزافلوراید اورنیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد (نمودار ۳ و ۴ را ببینید)
D1. نظنز: تاسیسات غنی سازی سوخت و تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت
۱۳- تأسیسات غنی‌سازی سوخت (FEP): این تاسیسات یک مجتمع غنی سازی سانتریفیوژی برای تولید اورانیوم با غنای پایین، یعنی اورانیوم ۲۳۵ غنی‌شده تا سطح ۵ درصد است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ عملیاتی شد. این تأسیسات به دو «سالن تولید A» و «سالن تولید B» تقسیم می‌شوند. بر اساس اطلاعاتی که ایران درباره طراحی این تأسیسات ارائه داده است برای سالن تولید A 8 واحد طراحی شده که درون هر واحد ۱۸ آبشار قرار دارد. هیچ اطلاعات طراحی مفصلی تاکنون در خصوص سالن تولید B ارائه نشده است.
۱۴- تا تاریخ ۲۱ اوت ۲۰۱۲، ایران ۵۵ آبشار را به طور کامل در سالن تولید A نصب کرده که از میان آنها طبق اعلام ایران، ۵۴ واحد با هگزافلوراید اورانیوم تغذیه شده است و مراحل نصب یک آبشار دیگر هم تا اندازه‌ای پیش رفته است. مراحل مقدماتی نصب ۳۴ آبشار دیگر کامل شده است؛ ضمن اینکه برای ۵۴ آبشار دیگر این مراحل در حال انجام هستند (نمودار ۵ را ببینید). تمام سانتریفیوژهای نصب شده در سالن تولید A از نوع IR-1 هستند. آژانس در حین راستی‌‌آزمایی اطلاعات طراحی در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۱۲ خاطرنشان کرد که ایران کارهای مقدماتی کلی در سالن تولید B را آغاز کرده بود. آژنس در نامه‌ای به تاریخ ۲۳ اوت ۲۰۱۲ درخواست کرد که پرسشنامه اطلاعات طراحی به روز شده‌ای از تأسیسات غنی‌سازی سوخت فراهم آورد که شامل اطلاعاتی درباره سالن تولید B باشد.
۱۵- همان‌طور که پیش از این نیز گزارش شده بود آژانس تایید کرد از زمان آغاز تولید [هگزا فلوراید طبیعی ] در سال ۲۰۰۷ تا ۱۶ اکتبر ۲۰۱۱ ، مقدار ۵۵۶۸۳ کیلوگرم هگزافلوراید طبیعی به آبشارها تزریق شده و مجموعاً ۴۸۷۱ کیلیوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد نیز تولید شده بود. طبق برآوردهای ایران، بین ۱۷ اکتبر ۲۰۱۱ تا ۶ اوت ۲۰۱۲ مجموعاً ۲۳۶۹۸ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به این آبشارها تزریق شده بود، ضمن اینکه مجموعاً تقریباً ۲۰۰۵ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ نیز تولید شده بود؛ در نتیجه از زمان آغاز تولید، در کل ۶۸۷۶ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ تولید شده است.
۱۶- آژانس بر اساس نتایج به دست آمده از نمونه‌های محیطی گرفته شده از تأسیسات غنی‌سازی سوخت از فوریه ۲۰۰۷ و سایر فعالیت‌های راستی‌آزمایی نتیجه گرفته است که این تأسیسات طبق آنچه در پرسشنامه اطلاعات طراحی اعلام کرده، عمل نموده است.
۱۷-  تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت
تاسیسات غنی‌سازی سوخت آزمایشی یک مرکز تحقیقات و توسعه و یک مرکز تولید اورانیوم با درصد غنای پایین آزمایشی است که اولین بار در اکتبر ۲۰۰۳ شروع به کار کرده است. این مرکز یک سالن آبشار دارد که می‌تواند ۶ آبشار را در خود جای دهد، و به یک بخش طراحی شده برای تولید اورانیوم با درصد غنای پایین تا سقف ۲۰% (آبشار ۱ و ۶) و بخشی برای تحقیق و توسعه (آبشارهای ۲، ۳، ۴، و ۵)، تقسیم شده است (نمودار ۶ راببینید)
۱۸- بخش تولید: ایران تا تاریخ ۲۱ اوت ۲۰۱۲ هگزافلوراید اورانیوم با درصد غنای پایین را به دو آبشار متصل به هم تزریق کرده است (آبشارهای ۱ و ۶).
۱۹- همان‌طور که پیش از این گزارش شد آژانس نشان داد که تا ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۱، مقدار ۸/۸۲۰  کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد ـ که در تأسیسات غنی‌سازی سوخت تولید شده‌اندـ به آبشارهای موجود در بخش تولید تزریق شده بودند و همچنین نشان داد که مجموعاً ۷/۷۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد تولید شده بود. ایران برآورد کرده است بین ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۱ و ۲۱ اوت ۲۰۱۲ مجموع ۳۶۴ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد، به آبشارهای موجود در بخش تولید تزریق شده است و اینکه تقریباً ۴/۵۰ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد، تولید شده است. در نتیجه از زمان آغاز تولید، در کل ۱/۱۲۴  کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد در تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت تولید شده است.
۲۰- بخش تحقیق و توسعه: از زمان گزارش قبلی، ایران به طور متناوب هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 تزریق کرده است که این عمل گاهی برای یک دستگاه و گاهی برای آبشارهای کوچک یا بزرگتر انجام شده است. ایران هنوز سه نوع سانتریفیوژ جدید دیگر (IR-5، IR-6، و IR-6s) نصب نکرده است ـ علی‌رغم اینکه نشان داده بود قصد انجام چنین کاری را دارد. ایران همچنین به طور متناوب به یکی از آبشارها به جای هگزافلوراید اورانیوم طبیعی، هگزافلوراید اورانیوم تهی‌شده تزریق کرده است.
۲۱- بین ۱۹ مه ۲۰۱۲ و ۲۱ اوت ۲۰۱۲، در مجموع تقریباً ۴/۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی و ۳/۲۰ کیلیوگرم هگزافلوراید اورانیوم تهی‌شده به سانتریفیوژهای موجود در بخش تحقیقات و توسعه تزریق کرده بود، اما هنگامی که تولیدات و پسمانده‌ها را در پایان فرایند با یکدیگر مجدداً ترکیب کرد، هیچ اورانیوم با غنای پایینی بازیابی نکرد.
۲۲- آژانس بر اساس نتایج به دست آمده از نمونه‌های محیطی گرفته شده از تأسیسات آزمایشی غنی‌سازی سوخت و سایر فعالیت‌های راستی‌آزمایی نتیجه گرفته است که این تأسیسات طبق آنچه در پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوط اعلام کرده، عمل نموده است.
D.2. واحد غنی‌سازی سوخت فردو
۲۳٫ بنا بر گزارش آژانس به تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۲، واحد غنی‌سازی سوخت فردو، یک واحد غنی‌سازی سانتریفیوژی برای تولید  هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا سطح اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰درصد و هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا سطح U235 با غنای ۵درصد است. از آنجا که بین کاربری‌هایی که ایران در ابتدا برای این تاسیسات ارائه کرده و آنچه که اکنون این تاسیسات برای آن استفاده می‌شود، تفاوت‌هایی وجود دارد، لازم است تا ایران اطلاعات بیشتری در رابطه با این تاسیسات ارائه دهد. این تاسیسات که برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ عملیاتی شد، برای نصب ۳۰۰۰ سانتریفیوژ در قالب ۱۶ آبشار طراحی شده که به صورت مساوی در واحدهای ۱ و ۲ قرار می‌گیرند. تاکنون تمام سانتریفیوژهای نصب شده، از نوع IR-1 هستند.
۲۴٫ ایران تا تاریخ ۱۸ آگوست ۲۰۱۲، تمام ۸ آبشار واحد ۲ را نصب کرده، که ۴ تای آن‌ها (متشکل از دو سری آبشار ۲ تایی مرتبط به هم) با هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۳٫۵ درصد تغذیه شده‌اند. ایران در واحد ۱، ۴ آبشار را به طور کامل و بخشی از آبشار پنجم را نصب کرده، که در این بین هیچ‌یک از این آبشارها با هگزافلوراید اورانیوم تغذیه نشده‌اند (تصویر ۷).
۲۵٫ برآورد شده است که ایران بین تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱ همزمان با آغاز تغذیه اولین سری از ۲ آبشار مرتبط به هم، تا ۱۲ آگوست ۲۰۱۲، در مجموع ۴۸۲ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۵درصد را به آبشارهای واحد غنی‌سازی سوخت فردو تزریق کرده است، و تقریبا ۶۵٫۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۲۰درصد تولید شده، که ۵۰ کیلوگرم آن از چرخه خارج شده و تحت بررسی آژانس قرار گرفته است.
۲۶٫ با وجود مشاهده ذراتی با غنای بالاتر از اورانیوم ۲۳۵ ۲۰درصد، توضیحات ایران با ارزیابی‌های آژانس از زمان گزارش قبلی تاکنون، متناقض نبوده است. ایران و آژانس دیدگاه‌های خود در مورد چگونگی پیشگیری از بروز مجدد موارد گذرای غنی‌سازی بالاتر از سطوح تعیین شده در پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) را با یکدیگر مبادله کرده‌اند.
D.3. دیگر فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی
۲۷٫ آژانس هنوز منتظر ارائه پاسخ مشخص ایران به درخواست آژانس در قبال ارائه اطلاعات بیشتر در مورد ساخت ۱۰ مجتمع جدید غنی‌سازی اورانیومی است که ایران اعلام کرده است تصمیم به ساخت ۵ مورد آن‌ها گرفته شده است. ایران هنوز اطلاعات درخواستی آژانس در مورد اعلامیه روز ۷ فوریه ایران که گفته است به فناوری غنی‌سازی لیزری دست یافته است، را به آژانس ارائه نداده است. در نتیجه عدم همکاری کامل ایران در این موضوعات، آژانس قادر به شناسایی و ارائه گزارش کامل در رابطه با این موضوعات نیست.
E. فعالیت‌های بازفرآوری
۲۸٫ ایران بر اساس قطعنامه‌های صادره از سوی شورای حکام و شورای امنیت، ملزم به تعلیق فعالیت‌های بازفرآوری خود شامل تحقیقات و توسعه (R&D)، شده است. ایران در نامه‌ای که به تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۸ به آژانس ارسال کرده، اعلام کرده است که فعالیت‌های بازفرآوری ندارد. در همین رابطه، آژانس به نظارت خود بر کاربری سلول‌های گرم در رآکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم، ادامه داده است. آژانس در تاریخ ۶ آگوست ۲۰۱۲، از رآکتور تحقیقاتی تهران بازرسی و راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده است، و در تاریخ ۸ آگوست ۲۰۱۲ نیز از تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده است. آژانس تنها در مورد رآکتور تحقیقاتی تهران، تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم، و دیگر تاسیساتی که به آن‌ها دسترسی داشته، می‌تواند اعلام کند که ایران هیچ فعالیت بازفرآوری در جریانی ندارد.
F. پروژه‌های مرتبط با آب سنگین
۲۹٫ ایران برخلاف قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت، فعالیت‌های تمام پروژه‌های مرتبط با آب سنگین خود شامل ساخت رآکتور تحقیقاتی آب نیمه سنگین در اراک، رآکتور تحقیقات هسته‌ای‌ ایران (رآکتور IR-40) که تحت پادمان‌های آژانس قرار دارد، را تعلیق نکرده است.
۳۰٫ آژانس در تاریخ اول آگوست ۲۰۱۲، از رآکتور IR-40 در اراک یک راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده و مشاهده کرده است که بخش خنک‌سازی و لوله‌کشی مدار تعدیل‌کننده به عنوان بخشی از روند ساخت، نصب شده‌اند. همانطور که پیش از این گزارش شده، ایران اعلام کرده است که فعالیت رآکتور IR-40 قرار است در ابتدای سه ماهه سوم سال ۲۰۱۳ آغاز شود.
۳۱٫ آژانس از زمان بازدید خود از واحد تولید آب سنگین در تاریخ ۱۷ آگوست ۲۰۱۱، دسترسی دیگر به آژانس داده نشده است. در نتیجه، آژانس مجددا برای نظارت بر وضعیت واحد تولید آب سنگین، به تصاویر ماهواره‌ای استناد کرده است. بر اساس تصاویر جدید، به نظر می‌رسد که این واحد در حال فعالیت باشد. تا این تاریخ، ایران به آژانس اجازه نمونه‌برداری از آب سنگین ذخیره شده در تاسیسات تبدیل اورانیوم را نداده است.
تبدیل اورانیوم و ساخت سوخت
۳۲٫ اگر چه ایران ملزم شده تا تمامی فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی و پروژه‌های آب سنگین را متوقف کند اما ایران در حال انجام فعالیت‌هایی در سایت‌های UCF و سایت ساخت سوخت و سایت ساخت صحفه سوحت در اصفهان است اگر چه این سایت‌ها تحت نظارت آژانس قرار دارند. ایران اعلام کرده این فعالیت‌ها را در راستای ساخت سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی خود انجام می‌دهد.
۳۳٫ بر اساس آخرین اطلاعاتی که در اختیار آژانس قرار گرفته، ایران مواد هسته‌ای زیر را تولید کرده است:
در سایت UCF 550 تن هگزا فلوراید تولید شده که از این میزان، ۹۱ تن آن به تاسیسات غنی سازی سوخت FEP ارسال شده است.
در سایت تولید سوخت FMP و FPFP هفت مورد سوخت که شامل اورانیوم غنی شده U-235 تا غنای ۲۰ درصد و شامل دو مورد سوخت که شامل اورانیوم غنی شده U-235 تا ۳٫۳۴ درصد و ۵ مورد سوخت که شامل اورانیوم طبیعی است، می‌باشد.
۳۴٫ تاسیسات تبدیل اورانیوم:
بین ۵ تا ۹ مارس ۲۰۱۲، آژانس راستی آزمایی موجودی فیزیکی در سایت UCF انجام داد که نتایج آن هم اکنون در آژانس در حال ارزیابی است. همانطور که قبلا گزارش شد، آژانس تولید ۲۴ کیلوگرم از اورانیوم به شکل دی اکسید اورانیوم را در جریان فعالیت‌های تحقیق و توسعه بررسی کرده است و ۱۳٫۶ کیلوگرم از اورانیوم که به شکل دی اکسید اورانیوم در آمده است به سایت تولید سوخت منتقل شده است. در ۱۰ آگوست ۲۰۱۲ ایران فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود را از سر گرفته است اما تا کنون اورانیوم بیشتری به شکل دی اکسید اورانیوم تولید نکرده است و در همان زمان نیز ایران در تبدیل کنسانتره سنگ اورانیوم حدود ۳۳۴۰ کیلوگرم اورانیوم طبیعی به شکل دی اکسید اورانیوم تولید کرده است و آژانس انتقال ۱۲۷۲ کیلوگرم از این مواد به سایت تولید سوخت را بررسی کرده است.
۳۵٫ در ۲۲ آوریل ۲۰۱۲، ایران به منطقه فرآوری UCF ، بیست و پنج درام را که شامل تقریبا ۶۵۶۰ کیلوگرم UOC تولید شده داخلی بود را وارد کرد و همچنین ۲۵ درام را که شامل تقریبا ۹۱۸۰ کیلوگرم UOC است که از انبار ذخایر واردتی UOC بوده، وارد کرده است. ایران UOC‌را از این درام‌ها با یکدیگر ترکیب کرده و از آن برای دی اکسید اورانیوم استفاده کرده است.
۳۶٫ سایت تولید سوخت: در ۲۲ آگوست ۲۰۱۲، آژانس راستی آزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در سایت تولید سوخت انجام داده و تایید شده است که در ساخت قرص سوخت برای رآکتور IR-40 استفاده از دی اکسید اورانیوم همچنان ادامه دارد. در حالی که ایران همچنان به ساخت مجتمع‌های سوخت برای رآکتور IR-40 ادامه می‌دهد، که شامل ساخت مجتمع‌های سوخت شامل مواد هسته‌ای نمی‌شود.
۳۷٫ سایت ساخت صفحه سوخت: همانطور که قبلا گزارش شد، ایران فعالیت‌هایی را که شامل تبدیل هگزافلوراید اورانیوم ۲۳۵‌با غنای ۲۰ درصد به U3O8 و همچنین ساخت مجتمع‌های سوخت که برای صفحه سوخت شامل  U3O8 می شود را در یک سایت ترکیب کرده است.
بین آغاز فعالیت‌های تبدیل در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۱ و ۱۲ اگوست ۲۰۱۲، ایران اقدام به خوراک‌دهی به ۷۱٫۲۵ کیلوگرم از هگزافلوراید غنی شده تا اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد کرده و ۳۱٫۱ کیلوگرم از  اورانیوم ۲۳۵ غنی شده تا ۲۰ درصد را به شکل U3O8 در آورده است.
ابعاد احتمالی نظامی
۳۸٫ گزارش‌های قبلی توسط مدیر کل آژانس، موضوعات برجسته‌ای را در ارتباط با ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران و اقدامات لازم برای حل آنها معرفی کرده است. از سال ۲۰۰۲ آژانس به طور فزاینده‌ای درباره وجود محتمل فعالیت‌های هسته‌ای منتشر نشده که شامل سازمان‌های مرتبط نظامی و همچنین شامل فعالیت‌های مرتبط با توسعه بارگذاری هسته‌ای برای موشک می‌باشد، ابراز نگرانی کرده است.
۳۹٫ ضمیمه گزارش نوامبر ۲۰۱۱ مدیر کل جزئیاتی درباره تحلیل اطلاعاتی که برای آژانس فراهم شده را ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد ایران فعالیت‌هایی را انجام داده که مرتبط با توسعه تجهیزات انفجاری هسته‌ای است. این اطلاعات که با بررسی گسترده‌ای که توسط منابع مستقل انجام شده و شامل چندین کشور عضو و همچنین با تلاش‌های خود آژانس و از طریق اطلاعاتی که توسط خود ایران فراهم شده، به دست آمده و به طور کلی می‌توان گفت که این برآورد معتبر ارزیابی می‌شود. این اطلاعات نشان می‌دهد که پیش از پایان سال ۲۰۰۳، فعالیت‌هایی تحت برنامه‌ای ساختارمند انجام شده است که برخی از آنها پس از سال ۲۰۰۳ ادامه یافته است و برخی از این فعالیت‌ها ممکن است ادامه یافته است. از نوامبر سال ۲۰۱۱، آژانس به اطلاعات بیشتری دست یافته است که تحلیل ضمیمه را تایید می‌کند.
۴۰٫ در قطعنامه ۱۹۲۹ (سال ۲۰۱۰) شورای امنیت بار دیگر بر الزامات ایران بر اساس قطعنامه‌های شورای حکام تاکید مجدد شده است که این قطعنامه شامل قطعنامه GOV/2006/14 و GOV/2009/82 شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به همکاری کامل با آژانس درباره تمامی موضوعات مهم به ویژه درباره آنهایی که نگرانی را درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران بوده می‌شود که شامل فراهم کردن دسترسی بدون تاخیر به تمامی سایت‌ها، تجهیزات، افراد و اسناد مورد درخواست آژانس بین‌المللی انرژی است. در قطعنامه GOV/2011/69 در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ شورای حکام در میان دیگر موضوعات، نگرانی عمیق و فزاینده خود درباره موضوعات حل نشده درباره برنامه هسته‌ای ایران را ابراز داشته است که شامل ضرورت تشریح وجود ابعاد نظامی احتمالی است.
۴۱٫ پارچین. همانطور که در ضمیمه گزارش نوامبر ۲۰۱۱ مدیر کل ارائه شده، اطلاعاتی که توسط کشورهای عضو برای آژانس فراهم شده، نشان می‌دهد که ایران مخزن بزرگ مهار انفجار ساخته تا از آن برای آزمایشان هیدرودینامیکی استفاده کند. اطلاعات نشان می‌دهد که این مخزن در سال ۲۰۰۰ در سایت پارچین نصب شده است. مکان این مخزن در مارس ۲۰۱۱ شناسایی شده است و آژانس به ایران درباره مکان این مخزن در ژانویه ۲۰۱۲ اطلاع داده است.
۴۲٫تصاویر ماهواره‌‌ای در اختیار آژانس مربوط به دوره فوریه ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۱۲ هیچ‌گونه فعالیت معناداری در ساختمان دربرگیرنده مخزن را نشان نمی‌دهند. به هر حال، از زمان درخواست اولیه آژانس برای دسترسی به این مکان، تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که فعالیت‌های گسترده و تغییرات ناشی از این فعالیت‌ها، در مکان مزبور رخ داده است. تعدادی از تصاویر ماهواره‌ای از محل مزبور، از تاریخ فوریه ۲۰۱۲ این موارد را به نمایش می‌گذارند: خروج مقادیر زیادی مایعات از ساختمان محل نگهداری مخزن، خروج لوازم خارجی از ساختمان مزبور و وجود وسائط نقلیه سبک و سنگین در محل. تصاویر ماهواره‌ای، همچون تصویر ماه مه ۲۰۱۲ نشان می‌دهند که ۵ ساختمان یا سازه دیگر در این محل تخریب شده‌اند و خطوط انتقال انرژی، حصارها و راه‌های ارتباطی همگی از بین رفته‌اند. در یک فضای بزرگ و در اطراف محل مزبور، خاک‌برداری انجام شده است و مسیرهای خاکی جدیدی ایجاد شده‌اند. تصاویر ماهواره‌ای اوت ۲۰۱۲ نشان می‌دهند که ساختمان محل نگهداری مخزن، استتار شده است. در سایه این فعالیت‌های گسترده، توانایی آژانس برای تایید اطلاعات مربوط به نگرانی‌های آن کاهش یافته و هرگاه آژانس بتواند به محل مزبور دسترسی یابد، دیگر توان گذشته را برای تطبیق موثر اطلاعات نخواهد داشت
۴۳٫ در نامه‌ای به آژانس به تاریخ ۲۹ آگوست ۲۰۱۲، ایران اعلام کرده است که ادعاها درباره فعالیت‌های هسته‌ای در سایت پارجین «بی اساس» بوده و فعالیت‌های اخیر ادعایی در مجاورت مکانی که آژانس اعلام کرده، چیز قابل ذکری نیست.
۴۴٫ فعالیت‌هایی که مشاهده شده و نامه ایران در ۲۹ آگوست ۲۰۱۲ ارزیابی آژانس درباره ضرورت دسترسی به سایت پارچین بدون تاخیر را تقویت می‌کند.
I. اطلاعات طراحی
۴۵٫ در تناقض با توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مرتبط شورای حکام آژانس و همچنین شورای امنیت، ایران مفاد کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران را رعایت نمی کند؛ کدی که اطلاعات طراحی تأسیسات جدید برای ارائه به آژانس را فراهم می کند، به محض اینکه تصمیم ساخت یا صدور مجوز ساخت یک تأسیسات جدید – هر کدام که زودتر لازم باشد- اتخاذ شده باشد. کد تعدیل شده ۳٫۱ همچنین به محض اینکه طراحی در مراحل تعریف پروژه، طراحی اولیه، ساخت و عملیاتی کردن پروژه شکل بگیرد، اطلاعات طراحی کامل تری را برای ارائه فراهم می آورد. ایران تنها کشوری باقی می ماند که فعالیت های هسته ای قابل توجهی را انجام می دهد که در این فعالیت ها آژانس توافقنامه پادمان های جامعی را اجرا می کند که مفاد مربوط به کد تعدیل شده ۳٫۱ آن اجرا نمی شود. مهم است که توجه داشته باشیم نبود چنین اطلاعات اولیه ای زمان موجود برای آژانس را به منظور طراحی ترتیبات ضروری پادمان ها، بویژه برای تأسیسات جدید را کاهش می دهد، همچنین سطح اطمینان در عدم وجود دیگر تأسیسات هسته‌ای را نیز کمتر می کند.
۴۶٫ ایران آخرین بار در سال ۲۰۰۷ بخشی از اطلاعات به روز شده درباره راکتور IR-40 را در اختیار آژانس قرار داد، اما پرسشنامه اطلاعات طراحی برای این تأسیسات از سال ۲۰۰۶ را ارائه نکرد. از سال ۲۰۰۷، ایران طراحی بیشتر قابل توجه و همچنین کار ساخت بر روی رآکتور را انجام داده، اما همانطور که بر اساس کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران ضروری است، اطلاعات بیشتری ارائه نکرده است.  نبود اطلاعات به روز شده درباره راکتور IR-40 در حال حاضر تأثیری معکوس بر توانایی آژانس برای تأیید موثر طراحی تأسیسات و اجرای رویکرد موثر پادمان ها دارد. در تاریخ اول آگوست ۲۰۱۲، آژانس تحقیقاتی را درباره این سایت انجام داد تا تعیین کند کدام تجهیزات پادمان ها برای نصب در راکتور IR-40 لازم است و این تجهیزات در کجا باید قرار داده شود. اگرچه ایران جزئیات فنی مرتبطی را در طول بازدید در اختیار آژانس قرار داد، اما هیچ پرسشنامه اطلاعات طراحی را ارائه نکرد.
۴۷٫ همانطور که پیشتر گزارش شد، پاسخ ایران به درخواست های آژانس برای تأیید و یا ارائه اطلاعات بیشتر در ارتباط با نیات اعلام شده اش برای ساخت تأسیسات هسته ای جدید این است که این کشور به جای اینکه طبق کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران عمل کند، اطلاعات لازم را در «زمان مقرر» ارائه خواهد کرد.
J. پروتکل الحاقی
۴۸٫ در تضاد با قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی خود را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی قرار ندارد که تضمین قابل اعتمادی درباره عدم وجود مواد و فعالیت های هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد مگر اینکه و یا تا زمانی که ایران همکاری لازم با آژانس را از جمله اجرای پروتکل الحاقی را ارائه کند.
K. موضوعات دیگر
۴۹٫ همانطور که پیشتر گزارش شده بود، آژانس یک ناهمخواهی ۱۹٫۸ کیلوگرمی میان حجم مواد هسته ای اعلام شده توسط اپراتور و نیز حجم اندازه گرفته شده توسط آژانس در ارتباط با آزمایشات تبدیل انجام شده توسط ایران در لابراتوار تحقیقاتی چند منظوره «جابربن حیان» (JHL) در فاصله زمانی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ پیدا کرده است. به دنبال انجام تحلیل ها و اندازه گیری های بیشتر مواد مرتبط توسط آژانس و ارزیابی شفاف سازی ها و اصلاحات ارائه شده توسط ایران، آژانس توانسته میزان ناهمخوانی تخمین زده شده اولیه را کمتر کند. آژانس و ایران به توافق رسیده اند تا تحلیل های بیشتری با دیدگاه رفع این ناهمخوانی انجام دهند.
۵۰٫ در ماه ژوئن سال ۲۰۱۲، ایران استفاده از یکی از مجموعه های سوختی شامل ۱۹ صفحه سوخت دارای اروانیوم غنی شده ۳O8 تا میزان ۲۰ درصد اورانیوم-۲۳۵ به عنوان یک جزء لاینفک از هسته راکتور تحقیقاتی تهران را آغاز کرده است. در آگوست سال ۲۰۱۲، ایران همچنین از یک مجموعه سوختی کنترل شامل ۱۴ صفحه سوختی دارای اروانیوم ۳O8 غنی شده تا سطح ۲۰ درصد اورانیوم-۲۳۵ در هسته راکتور تحقیقاتی تهران استفاده کرده است. علاوه بر این، ایران به استفاده از یک مجموعه سوختی شامل ۱۲ میله سوختی دی اکسید اورانیوم غنی شده تا سطح ۳٫۳۴ درصد اورانیوم-۲۳۵ به عنوان بخشی از مجموعه کنترل در هسته راکتور تحقیقاتی تهران ادامه داده است. در تاریخ ۹ ژوئیه ۲۰۱۲، آژانس وصول یک مجموعه سوختی کنترل شامل ۱۴ صفحه سوختی و ۲ میله سوختی دارای دی اکسید اورانیوم طبیعی را تأیید کرد. همانطور که خواسته شده بود، ایران اطلاعات بیشتری درباره پرتوافکنی مواد هسته ای دریافت شده از مرکز تولید سوخت در کنار طرح‌های اپراتور راکتور تحقیقاتی تهران برای پرتوافکنی چنین موادی را در اختیار آژانس قرار داد.
۵۱٫ همانطور که قبلا گزارش شده بود، بنا بر اعلام ایران، فعالیت های عملیاتی سازی در نیروگاه هسته ای بوشهر (BNPP) در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۱۲ آغاز شد. در تاریخ ۲۹ و ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۲، آژانس، بازرسی را در نیروگاه هسته ای بوشهر در حالیکه این راکتور با ۷۵ درصد قدرت اسمی خود در حال فعالیت بود، انجام داد.
خلاصه گزارش
۵۲٫ در شرایطی که آژانس به تلاش برای تایید عدم انحراف مواد و تاسیسات هسته‌ای اعلام شده از سوی ایران از پادمان ادامه می‌دهد، از آنجا که ایران همکاری‌های لازم را به عمل نمی‌آورد و از جمله پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کند، آژانس فاقد توانایی لازم برای ارائه تضمین معتبر در خصوص عدم وجود مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده در ایران است؛ لذا نمی‌تواند تایید کند که تمام مواد هسته‌ای موجود در ایران صلح‌آمیز هستند.
۵۳٫ به رغم گفت‌وگوهای فشرده بین آژانس و ایران از ژانویه ۲۰۱۲، هیچ توافق مشخصی برای حل مسائل باقی‌مانده حاصل نشده است. با توجه به ماهیت و مقدار اطلاعات در دسترس، آژانس بر این نظر است که برای ایران ضروری است تا بدون تاخیر بیشتر در خصوص نگرانی‌های آژانس به همکاری با آن بپردازد. بدون چنین همکاری، آژانس قادر نخواهد بود بر نگرانی‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران فائق آید؛ از جمله آن نگرانی‌ها که باید برطرف شوند تا احتمال وجود ابعاد نظامی در برنامه هسته‌ای ایران منتفی شود.
۵۴٫ باعث نگرانی است که فعالیت‌های انجام گرفته در محلی در سایت پارچین که آژانس برای بازدید از آن تقاضا کرده است، بر توانایی آژانس در به عهده گرفتن راستی‌آزمایی موثر تاثیر منفی داشته است. آژانس تقاضای خود را برای دسترسی به این مکان، بدون تاخیر بیشتر، تکرار می‌کند.
۵۵٫ همان‌گونه که اجرای قطعنامه‌های شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قطعنامه‌های الزام‌آور شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاب می‌کنند، مدیر کل آژانس به توصیه ایران به برداشتن گام‌هایی در راستای اجرای کامل وظایفش بر اساس توافقنامه حفاطتی و همکاری با آژانس تا رسیدن به نتایج روشن در خصوص تمام مسائل باقی مانده، ادامه ‌دهد.
۵۶٫ مدیر کل به نحو مقتضی به گزارش‌‌دهی در این زمینه ادامه خواهد داد.

۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

گزارش آژانس: ایران تعداد سانتریفیوژ‌های خود را “دو برابر” کرده است؛ به همراه متن کامل گزارش آژانس


مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش فصلی جدید خود را درباره برنامه هسته‌ای ایران منتشر کرد.
به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان از رسانه ها ؛ یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ابتدای گزارش فصلی آژانس درباره‌ی برنامه‌ی اتمی ایران نوشت: « از سال ۲۰۰۲ که آژانس  در جریان فعالیت‌های اتمی ایران قرار گرفت که بدون اطلاع آژانس انجام می‌‌شد، نگرانی‌ از احتمال فعالیت‌های مربوط به تولید سلاح هسته‌ای وجود داشت. تحقیقات ما نشان می‌دهد ایران تا قبل از ۲۰۰۲ با برنامه‌ریزی مشخصی به دنبال فعالیت‌هایی که منجر به تولید سلاح اتمی می‌شود بود. برخی از این فعالیت‌ها متوقف شده و برخی دیگر هنوز ادامه دارد.»
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بخشی از این گزارش عنوان کرده است: «ایران تاسیسات اتمی “پارچین” را دستکاری کرده‌ و آژانس دیگر نمی‌تواند تحقیق کند که در این تاسیسات فعالیت‌های تحقیقاتی برای تولید سلاح اتمی انجام شده است یا نه.»
متن کامل این گزارش در پی می آید:
اجرای توافق پادمان‌های ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران
گزارش مدیر کل
A. مقدمه
۱٫ این گزارش مدیر کل به شورای حکام و همزمان به شورای امنیت درباره اجرای توافق پادمان‌های ان‌پی‌تی و مفاد مرتبط با قطعنامه‌های شورای امنیت در جمهوری اسلامی ایران است.
۲٫شورای امنیت تایید کرده است که گام‌هایی که توسط شورای حکام در این قطعنامه‌ها مورد درخواست واقع شده برای ایران الزام آور است. مفاد مرتبط قطعنامه‌های شورای امنیت که به آن اشاره شد بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل تصویب شده و بر طبق بندهای آن قطعنامه‌ها اجباری است.
۳٫ بر پایه “توافقنامه روابط” آن با سازمان ملل، آژانس ملزم به همکاری با شورای امنیت برای اجرای مسئولیت شورای امنیت به منظور حفظ یا احیای صلح و امنیت بین‌المللی است. تمام اعضای سازمان ملل موافق پذیرش و انجام تصمیمات شورای امنیت هستند و در این خصوص موافق اتخاد اقداماتی هستند که منطبق با تعهدات آنها بر اساس منشور سازمان ملل است.
۴٫ این گزارش به تحولاتی که از گزارش قبلی (۲۵ می ۲۰۱۲) روی داده می‌پردازد و همچنین موضوعات قدیمی‌تر. این گزارش بر مواردی که ایران به طور کامل به تعهدات الزام آور خود عمل نکرده مانند اجرای کامل این تعهدات که برای اعتمادسازی بین‌المللی در خصوص ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران مورد نیاز است، تمرکز می‌کند.
B. شفاف‌سازی موضوعات حل نشده
۵٫ همانطور که قبلا گزارش شد، در تاریخ ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ شورای حکام قطعنامه GOV/2011/69 را تصویب کرد که در میان مواردی که وجود داشت تاکید داشت برای ایران و آژانس ضروری است تا گفت‌وگوهای خود را با هدف حل فوری تمام موضوعات اصلی باقیمانده شدت ببخشند تا شفاف سازی در خصوص آن موضوعات از جمله دسترسی به تمام اطلاعات، اسناد، سایت‌ها مواد و پرسنل مرتبط در ایران فراهم شود. شورای حکام طی آن قطعنامه همچنین از ایران خواسته است تا به طور جدی و بدون پیش شرط وارد گفت‌وگوها با هدف احیای اعتماد بین‌المللی در خصوص ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران شود. به همین سبب، مقامات ایران و آژانس گفت‌وگوهایی را در تهران و وین برگزار کردند که طی آنها یک رویکرد ساختارمند به شفاف‌سازی همه مسائل باقیمانده با تمرکز بر موضوعات طرح شده در پیوست گزارش مدیرکل آژانس در نوامبر ۲۰۱۱ و درخواست آژانس برای دسترسی به سایت پارچین بحث شد. قرار بود که به مباحث مربوط به صحت و کامل بودن موارد اعلامی ایران، به جای موارد موجود در پیوست گزارش نوامبر ۲۰۱۱، به طور جداگانه پرداخته شود. ایران طی گفت‌وگوهای وین در چهاردهم و پانزدهم می ۲۰۱۲ اعلام کرد که دسترسی به سایت پارچین قبل از توافق بر اساس یک رویکرد ساختارمند غیرممکن خواهد بود.
۶٫ مدیرکل همانگونه که پیشتر گزارش شد در ۲۱ می ۲۰۱۲ دیدارهایی را با مقامات ارشد ایران در تهران برگزار کرد و در آن‌ها درباره موضوعاتی با منافع دوجانبه گفت‌وگو کرد. با وجود اینکه برخی اختلاف‌نظرها بین ایران و آژانس درباره سند منتج از گفت‌وگوهای چهاردهم و پانزدهم می ۲۰۱۲ باقی ماند، جناب آقای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران طی دیداری با مدیرکل تصریح کرد این‌ موارد مانعی برای رسیدن به توافق مبتنی بر یک رویکرد ساختارمند محسوب نمی‌‌شوند.
۷٫ مقامات ایران و آژانس ۸ ژوئن ۲۰۱۲ و ۲۴ آگوست ۲۰۱۲ گفت‌وگوهای بیشتری را در وین با نگاهی به نهایی کردن رویکرد ساختارمند بر اساس سند منتج از گفت‌وگوهای می ۲۰۱۲ داشتند. اما اختلاف‌نظرهای مهمی باقی مانده‌اند و توافقی درباره رویکرد ساختارمند حاصل نشده است.
۸٫ با وجود گفت‌وگوهای فشرده بین ایران و آژانس از ژانویه ۲۰۱۲، تلاش‌ها برای حل تمام موضوعات باقیمانده مهم هیچ نتیجه ملموسی نداشته‌اند: ایران طی یک اعلام اولیه، نگرانی‌های آژانس را در رابطه با موضوعات مشخص شده در بخش C پیوست GOV/2011/65 به سادگی رد کرد؛ ایران به سوالات اولیه آژانس درباره پارچین و کارشناس خارجی پاسخ نداده است؛ ایران برای آژانس دسترسی به محلی در سایت پارچین که آژانس درخواست دسترسی به آن را ارائه کرده، مهیا نکرده است؛ و ایران در حال انجام فعالیت‌هایی در آن مکان بوده است که به طور قابل توجهی توان آژانس برای انجام راستی‌آزمایی موثر را مختل می‌کند. با وجود اظهارات آقای جلیلی درباره موارد فوق الذکر، توافق درباره رویکرد ساختارمند هنوز محقق نشده است.
C. تاسیسات اعلام شده در توافقنامه‌های پادمان‌های ایران
۹٫ تحت توافقنامه‌های پادمان‌ها، ایران ۱۶ مرکز تاسیسات هسته‌ای و ۹ مکان خارج از تاسیسات که قبلا در آن‌ها از مواد هسته‌ای استفاده شده را معرفی کرده است. با وجود آنکه فعالیت‌های صورت گرفته در برخی از تاسیسات همانطور که در ذیل آمد، برخلاف قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت است، آژانس به بررسی عدم انحراف مواد ارائه شده این تاسیسات و محل‌های خارج از تاسیسات، ادامه می‌دهد.
D. فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی
بر خلاف قطعنامه‌های مرتبط با شورای حکام و شورای امنیت، ایران تاکنون فعالیت‌های مرتبط با غنی سازی خود در تاسیسات اعلام شده‌ای که در زیر به آن اشاره می‌شود را به حالت تعلیق در نیاورده است. این فعالیت‌ها همگی تحت پادمان‌های آژانس هستند و تمامی مواد هسته‌ای، آبشارهای نصب شده و ایستگاه‌های تزریق و تخلیه در این تأسیسات تحت محدودیت و نظارت آژانس قرار دارند.
۱۱- ایران اظهار کرده است که هدف از غنی‌سازی هگزافلوراید اورانیوم به اورانیوم ۲۳۵ با غنای پنج درصد تولید سوخت برای تأسیسات هسته‌ای‌اش است؛ ضمن اینکه اعلام کرده هدفش از غنی‌سازی هگزافلورایداورانیوم به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد تولید سوخت برای رآکتورهای هسته‌ای‌اش است.
۱۲- از زمانی که ایران غنی‌سازی اورانیوم در تأسیسات اعلام شده را آغاز کرده است در آنها به طور تقریبی مواد هسته‌ای زیر را تولید کرده است:
• ۶۸۷۶ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده (۶۷۹ کیلوگرم بیشتر از زمان گزارش قبلی)  به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد (نمودارهای ۱ و ۲ را ببینید)
• ۴/۱۸۹ کیلوگرم هگزافلوراید اورنیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد (نمودار ۳ و ۴ را ببینید)
D1. نظنز: تاسیسات غنی سازی سوخت و تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت
۱۳- تأسیسات غنی‌سازی سوخت (FEP): این تاسیسات یک مجتمع غنی سازی سانتریفیوژی برای تولید اورانیوم با غنای پایین، یعنی اورانیوم ۲۳۵ غنی‌شده تا سطح ۵ درصد است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ عملیاتی شد. این تأسیسات به دو «سالن تولید A» و «سالن تولید B» تقسیم می‌شوند. بر اساس اطلاعاتی که ایران درباره طراحی این تأسیسات ارائه داده است برای سالن تولید A 8 واحد طراحی شده که درون هر واحد ۱۸ آبشار قرار دارد. هیچ اطلاعات طراحی مفصلی تاکنون در خصوص سالن تولید B ارائه نشده است.
۱۴- تا تاریخ ۲۱ اوت ۲۰۱۲، ایران ۵۵ آبشار را به طور کامل در سالن تولید A نصب کرده که از میان آنها طبق اعلام ایران، ۵۴ واحد با هگزافلوراید اورانیوم تغذیه شده است و مراحل نصب یک آبشار دیگر هم تا اندازه‌ای پیش رفته است. مراحل مقدماتی نصب ۳۴ آبشار دیگر کامل شده است؛ ضمن اینکه برای ۵۴ آبشار دیگر این مراحل در حال انجام هستند (نمودار ۵ را ببینید). تمام سانتریفیوژهای نصب شده در سالن تولید A از نوع IR-1 هستند. آژانس در حین راستی‌‌آزمایی اطلاعات طراحی در تاریخ ۱۱ اوت ۲۰۱۲ خاطرنشان کرد که ایران کارهای مقدماتی کلی در سالن تولید B را آغاز کرده بود. آژنس در نامه‌ای به تاریخ ۲۳ اوت ۲۰۱۲ درخواست کرد که پرسشنامه اطلاعات طراحی به روز شده‌ای از تأسیسات غنی‌سازی سوخت فراهم آورد که شامل اطلاعاتی درباره سالن تولید B باشد.
۱۵- همان‌طور که پیش از این نیز گزارش شده بود آژانس تایید کرد از زمان آغاز تولید [هگزا فلوراید طبیعی ] در سال ۲۰۰۷ تا ۱۶ اکتبر ۲۰۱۱ ، مقدار ۵۵۶۸۳ کیلوگرم هگزافلوراید طبیعی به آبشارها تزریق شده و مجموعاً ۴۸۷۱ کیلیوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد نیز تولید شده بود. طبق برآوردهای ایران، بین ۱۷ اکتبر ۲۰۱۱ تا ۶ اوت ۲۰۱۲ مجموعاً ۲۳۶۹۸ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به این آبشارها تزریق شده بود، ضمن اینکه مجموعاً تقریباً ۲۰۰۵ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ نیز تولید شده بود؛ در نتیجه از زمان آغاز تولید، در کل ۶۸۷۶ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ تولید شده است.
۱۶- آژانس بر اساس نتایج به دست آمده از نمونه‌های محیطی گرفته شده از تأسیسات غنی‌سازی سوخت از فوریه ۲۰۰۷ و سایر فعالیت‌های راستی‌آزمایی نتیجه گرفته است که این تأسیسات طبق آنچه در پرسشنامه اطلاعات طراحی اعلام کرده، عمل نموده است.
۱۷-  تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت
تاسیسات غنی‌سازی سوخت آزمایشی یک مرکز تحقیقات و توسعه و یک مرکز تولید اورانیوم با درصد غنای پایین آزمایشی است که اولین بار در اکتبر ۲۰۰۳ شروع به کار کرده است. این مرکز یک سالن آبشار دارد که می‌تواند ۶ آبشار را در خود جای دهد، و به یک بخش طراحی شده برای تولید اورانیوم با درصد غنای پایین تا سقف ۲۰% (آبشار ۱ و ۶) و بخشی برای تحقیق و توسعه (آبشارهای ۲، ۳، ۴، و ۵)، تقسیم شده است (نمودار ۶ راببینید)
۱۸- بخش تولید: ایران تا تاریخ ۲۱ اوت ۲۰۱۲ هگزافلوراید اورانیوم با درصد غنای پایین را به دو آبشار متصل به هم تزریق کرده است (آبشارهای ۱ و ۶).
۱۹- همان‌طور که پیش از این گزارش شد آژانس نشان داد که تا ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۱، مقدار ۸/۸۲۰  کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد ـ که در تأسیسات غنی‌سازی سوخت تولید شده‌اندـ به آبشارهای موجود در بخش تولید تزریق شده بودند و همچنین نشان داد که مجموعاً ۷/۷۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد تولید شده بود. ایران برآورد کرده است بین ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۱ و ۲۱ اوت ۲۰۱۲ مجموع ۳۶۴ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۵ درصد، به آبشارهای موجود در بخش تولید تزریق شده است و اینکه تقریباً ۴/۵۰ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد، تولید شده است. در نتیجه از زمان آغاز تولید، در کل ۱/۱۲۴  کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد در تاسیسات آزمایشی غنی سازی سوخت تولید شده است.
۲۰- بخش تحقیق و توسعه: از زمان گزارش قبلی، ایران به طور متناوب هگزافلوراید اورانیوم طبیعی به سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 تزریق کرده است که این عمل گاهی برای یک دستگاه و گاهی برای آبشارهای کوچک یا بزرگتر انجام شده است. ایران هنوز سه نوع سانتریفیوژ جدید دیگر (IR-5، IR-6، و IR-6s) نصب نکرده است ـ علی‌رغم اینکه نشان داده بود قصد انجام چنین کاری را دارد. ایران همچنین به طور متناوب به یکی از آبشارها به جای هگزافلوراید اورانیوم طبیعی، هگزافلوراید اورانیوم تهی‌شده تزریق کرده است.
۲۱- بین ۱۹ مه ۲۰۱۲ و ۲۱ اوت ۲۰۱۲، در مجموع تقریباً ۴/۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم طبیعی و ۳/۲۰ کیلیوگرم هگزافلوراید اورانیوم تهی‌شده به سانتریفیوژهای موجود در بخش تحقیقات و توسعه تزریق کرده بود، اما هنگامی که تولیدات و پسمانده‌ها را در پایان فرایند با یکدیگر مجدداً ترکیب کرد، هیچ اورانیوم با غنای پایینی بازیابی نکرد.
۲۲- آژانس بر اساس نتایج به دست آمده از نمونه‌های محیطی گرفته شده از تأسیسات آزمایشی غنی‌سازی سوخت و سایر فعالیت‌های راستی‌آزمایی نتیجه گرفته است که این تأسیسات طبق آنچه در پرسشنامه اطلاعات طراحی مربوط اعلام کرده، عمل نموده است.
D.2. واحد غنی‌سازی سوخت فردو
۲۳٫ بنا بر گزارش آژانس به تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۱۲، واحد غنی‌سازی سوخت فردو، یک واحد غنی‌سازی سانتریفیوژی برای تولید  هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا سطح اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰درصد و هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا سطح U235 با غنای ۵درصد است. از آنجا که بین کاربری‌هایی که ایران در ابتدا برای این تاسیسات ارائه کرده و آنچه که اکنون این تاسیسات برای آن استفاده می‌شود، تفاوت‌هایی وجود دارد، لازم است تا ایران اطلاعات بیشتری در رابطه با این تاسیسات ارائه دهد. این تاسیسات که برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ عملیاتی شد، برای نصب ۳۰۰۰ سانتریفیوژ در قالب ۱۶ آبشار طراحی شده که به صورت مساوی در واحدهای ۱ و ۲ قرار می‌گیرند. تاکنون تمام سانتریفیوژهای نصب شده، از نوع IR-1 هستند.
۲۴٫ ایران تا تاریخ ۱۸ آگوست ۲۰۱۲، تمام ۸ آبشار واحد ۲ را نصب کرده، که ۴ تای آن‌ها (متشکل از دو سری آبشار ۲ تایی مرتبط به هم) با هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۳٫۵ درصد تغذیه شده‌اند. ایران در واحد ۱، ۴ آبشار را به طور کامل و بخشی از آبشار پنجم را نصب کرده، که در این بین هیچ‌یک از این آبشارها با هگزافلوراید اورانیوم تغذیه نشده‌اند (تصویر ۷).
۲۵٫ برآورد شده است که ایران بین تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱ همزمان با آغاز تغذیه اولین سری از ۲ آبشار مرتبط به هم، تا ۱۲ آگوست ۲۰۱۲، در مجموع ۴۸۲ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۵درصد را به آبشارهای واحد غنی‌سازی سوخت فردو تزریق کرده است، و تقریبا ۶۵٫۳ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم با غنای اورانیوم ۲۳۵ ۲۰درصد تولید شده، که ۵۰ کیلوگرم آن از چرخه خارج شده و تحت بررسی آژانس قرار گرفته است.
۲۶٫ با وجود مشاهده ذراتی با غنای بالاتر از اورانیوم ۲۳۵ ۲۰درصد، توضیحات ایران با ارزیابی‌های آژانس از زمان گزارش قبلی تاکنون، متناقض نبوده است. ایران و آژانس دیدگاه‌های خود در مورد چگونگی پیشگیری از بروز مجدد موارد گذرای غنی‌سازی بالاتر از سطوح تعیین شده در پرسشنامه اطلاعات طراحی (DIQ) را با یکدیگر مبادله کرده‌اند.
D.3. دیگر فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی
۲۷٫ آژانس هنوز منتظر ارائه پاسخ مشخص ایران به درخواست آژانس در قبال ارائه اطلاعات بیشتر در مورد ساخت ۱۰ مجتمع جدید غنی‌سازی اورانیومی است که ایران اعلام کرده است تصمیم به ساخت ۵ مورد آن‌ها گرفته شده است. ایران هنوز اطلاعات درخواستی آژانس در مورد اعلامیه روز ۷ فوریه ایران که گفته است به فناوری غنی‌سازی لیزری دست یافته است، را به آژانس ارائه نداده است. در نتیجه عدم همکاری کامل ایران در این موضوعات، آژانس قادر به شناسایی و ارائه گزارش کامل در رابطه با این موضوعات نیست.
E. فعالیت‌های بازفرآوری
۲۸٫ ایران بر اساس قطعنامه‌های صادره از سوی شورای حکام و شورای امنیت، ملزم به تعلیق فعالیت‌های بازفرآوری خود شامل تحقیقات و توسعه (R&D)، شده است. ایران در نامه‌ای که به تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۸ به آژانس ارسال کرده، اعلام کرده است که فعالیت‌های بازفرآوری ندارد. در همین رابطه، آژانس به نظارت خود بر کاربری سلول‌های گرم در رآکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم، ادامه داده است. آژانس در تاریخ ۶ آگوست ۲۰۱۲، از رآکتور تحقیقاتی تهران بازرسی و راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده است، و در تاریخ ۸ آگوست ۲۰۱۲ نیز از تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده است. آژانس تنها در مورد رآکتور تحقیقاتی تهران، تاسیسات تولید رادیوایزوتوپ زنون، یودین، و مولیبدینیوم، و دیگر تاسیساتی که به آن‌ها دسترسی داشته، می‌تواند اعلام کند که ایران هیچ فعالیت بازفرآوری در جریانی ندارد.
F. پروژه‌های مرتبط با آب سنگین
۲۹٫ ایران برخلاف قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت، فعالیت‌های تمام پروژه‌های مرتبط با آب سنگین خود شامل ساخت رآکتور تحقیقاتی آب نیمه سنگین در اراک، رآکتور تحقیقات هسته‌ای‌ ایران (رآکتور IR-40) که تحت پادمان‌های آژانس قرار دارد، را تعلیق نکرده است.
۳۰٫ آژانس در تاریخ اول آگوست ۲۰۱۲، از رآکتور IR-40 در اراک یک راستی‌آزمایی اطلاعات طراحی به عمل آورده و مشاهده کرده است که بخش خنک‌سازی و لوله‌کشی مدار تعدیل‌کننده به عنوان بخشی از روند ساخت، نصب شده‌اند. همانطور که پیش از این گزارش شده، ایران اعلام کرده است که فعالیت رآکتور IR-40 قرار است در ابتدای سه ماهه سوم سال ۲۰۱۳ آغاز شود.
۳۱٫ آژانس از زمان بازدید خود از واحد تولید آب سنگین در تاریخ ۱۷ آگوست ۲۰۱۱، دسترسی دیگر به آژانس داده نشده است. در نتیجه، آژانس مجددا برای نظارت بر وضعیت واحد تولید آب سنگین، به تصاویر ماهواره‌ای استناد کرده است. بر اساس تصاویر جدید، به نظر می‌رسد که این واحد در حال فعالیت باشد. تا این تاریخ، ایران به آژانس اجازه نمونه‌برداری از آب سنگین ذخیره شده در تاسیسات تبدیل اورانیوم را نداده است.
تبدیل اورانیوم و ساخت سوخت
۳۲٫ اگر چه ایران ملزم شده تا تمامی فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی و پروژه‌های آب سنگین را متوقف کند اما ایران در حال انجام فعالیت‌هایی در سایت‌های UCF و سایت ساخت سوخت و سایت ساخت صحفه سوحت در اصفهان است اگر چه این سایت‌ها تحت نظارت آژانس قرار دارند. ایران اعلام کرده این فعالیت‌ها را در راستای ساخت سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی خود انجام می‌دهد.
۳۳٫ بر اساس آخرین اطلاعاتی که در اختیار آژانس قرار گرفته، ایران مواد هسته‌ای زیر را تولید کرده است:
در سایت UCF 550 تن هگزا فلوراید تولید شده که از این میزان، ۹۱ تن آن به تاسیسات غنی سازی سوخت FEP ارسال شده است.
در سایت تولید سوخت FMP و FPFP هفت مورد سوخت که شامل اورانیوم غنی شده U-235 تا غنای ۲۰ درصد و شامل دو مورد سوخت که شامل اورانیوم غنی شده U-235 تا ۳٫۳۴ درصد و ۵ مورد سوخت که شامل اورانیوم طبیعی است، می‌باشد.
۳۴٫ تاسیسات تبدیل اورانیوم:
بین ۵ تا ۹ مارس ۲۰۱۲، آژانس راستی آزمایی موجودی فیزیکی در سایت UCF انجام داد که نتایج آن هم اکنون در آژانس در حال ارزیابی است. همانطور که قبلا گزارش شد، آژانس تولید ۲۴ کیلوگرم از اورانیوم به شکل دی اکسید اورانیوم را در جریان فعالیت‌های تحقیق و توسعه بررسی کرده است و ۱۳٫۶ کیلوگرم از اورانیوم که به شکل دی اکسید اورانیوم در آمده است به سایت تولید سوخت منتقل شده است. در ۱۰ آگوست ۲۰۱۲ ایران فعالیت‌های تحقیق و توسعه خود را از سر گرفته است اما تا کنون اورانیوم بیشتری به شکل دی اکسید اورانیوم تولید نکرده است و در همان زمان نیز ایران در تبدیل کنسانتره سنگ اورانیوم حدود ۳۳۴۰ کیلوگرم اورانیوم طبیعی به شکل دی اکسید اورانیوم تولید کرده است و آژانس انتقال ۱۲۷۲ کیلوگرم از این مواد به سایت تولید سوخت را بررسی کرده است.
۳۵٫ در ۲۲ آوریل ۲۰۱۲، ایران به منطقه فرآوری UCF ، بیست و پنج درام را که شامل تقریبا ۶۵۶۰ کیلوگرم UOC تولید شده داخلی بود را وارد کرد و همچنین ۲۵ درام را که شامل تقریبا ۹۱۸۰ کیلوگرم UOC است که از انبار ذخایر واردتی UOC بوده، وارد کرده است. ایران UOC‌را از این درام‌ها با یکدیگر ترکیب کرده و از آن برای دی اکسید اورانیوم استفاده کرده است.
۳۶٫ سایت تولید سوخت: در ۲۲ آگوست ۲۰۱۲، آژانس راستی آزمایی اطلاعات طراحی و بازرسی در سایت تولید سوخت انجام داده و تایید شده است که در ساخت قرص سوخت برای رآکتور IR-40 استفاده از دی اکسید اورانیوم همچنان ادامه دارد. در حالی که ایران همچنان به ساخت مجتمع‌های سوخت برای رآکتور IR-40 ادامه می‌دهد، که شامل ساخت مجتمع‌های سوخت شامل مواد هسته‌ای نمی‌شود.
۳۷٫ سایت ساخت صفحه سوخت: همانطور که قبلا گزارش شد، ایران فعالیت‌هایی را که شامل تبدیل هگزافلوراید اورانیوم ۲۳۵‌با غنای ۲۰ درصد به U3O8 و همچنین ساخت مجتمع‌های سوخت که برای صفحه سوخت شامل  U3O8 می شود را در یک سایت ترکیب کرده است.
بین آغاز فعالیت‌های تبدیل در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۱ و ۱۲ اگوست ۲۰۱۲، ایران اقدام به خوراک‌دهی به ۷۱٫۲۵ کیلوگرم از هگزافلوراید غنی شده تا اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد کرده و ۳۱٫۱ کیلوگرم از  اورانیوم ۲۳۵ غنی شده تا ۲۰ درصد را به شکل U3O8 در آورده است.
ابعاد احتمالی نظامی
۳۸٫ گزارش‌های قبلی توسط مدیر کل آژانس، موضوعات برجسته‌ای را در ارتباط با ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران و اقدامات لازم برای حل آنها معرفی کرده است. از سال ۲۰۰۲ آژانس به طور فزاینده‌ای درباره وجود محتمل فعالیت‌های هسته‌ای منتشر نشده که شامل سازمان‌های مرتبط نظامی و همچنین شامل فعالیت‌های مرتبط با توسعه بارگذاری هسته‌ای برای موشک می‌باشد، ابراز نگرانی کرده است.
۳۹٫ ضمیمه گزارش نوامبر ۲۰۱۱ مدیر کل جزئیاتی درباره تحلیل اطلاعاتی که برای آژانس فراهم شده را ارائه می‌دهد که نشان می‌دهد ایران فعالیت‌هایی را انجام داده که مرتبط با توسعه تجهیزات انفجاری هسته‌ای است. این اطلاعات که با بررسی گسترده‌ای که توسط منابع مستقل انجام شده و شامل چندین کشور عضو و همچنین با تلاش‌های خود آژانس و از طریق اطلاعاتی که توسط خود ایران فراهم شده، به دست آمده و به طور کلی می‌توان گفت که این برآورد معتبر ارزیابی می‌شود. این اطلاعات نشان می‌دهد که پیش از پایان سال ۲۰۰۳، فعالیت‌هایی تحت برنامه‌ای ساختارمند انجام شده است که برخی از آنها پس از سال ۲۰۰۳ ادامه یافته است و برخی از این فعالیت‌ها ممکن است ادامه یافته است. از نوامبر سال ۲۰۱۱، آژانس به اطلاعات بیشتری دست یافته است که تحلیل ضمیمه را تایید می‌کند.
۴۰٫ در قطعنامه ۱۹۲۹ (سال ۲۰۱۰) شورای امنیت بار دیگر بر الزامات ایران بر اساس قطعنامه‌های شورای حکام تاکید مجدد شده است که این قطعنامه شامل قطعنامه GOV/2006/14 و GOV/2009/82 شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به همکاری کامل با آژانس درباره تمامی موضوعات مهم به ویژه درباره آنهایی که نگرانی را درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران بوده می‌شود که شامل فراهم کردن دسترسی بدون تاخیر به تمامی سایت‌ها، تجهیزات، افراد و اسناد مورد درخواست آژانس بین‌المللی انرژی است. در قطعنامه GOV/2011/69 در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱ شورای حکام در میان دیگر موضوعات، نگرانی عمیق و فزاینده خود درباره موضوعات حل نشده درباره برنامه هسته‌ای ایران را ابراز داشته است که شامل ضرورت تشریح وجود ابعاد نظامی احتمالی است.
۴۱٫ پارچین. همانطور که در ضمیمه گزارش نوامبر ۲۰۱۱ مدیر کل ارائه شده، اطلاعاتی که توسط کشورهای عضو برای آژانس فراهم شده، نشان می‌دهد که ایران مخزن بزرگ مهار انفجار ساخته تا از آن برای آزمایشان هیدرودینامیکی استفاده کند. اطلاعات نشان می‌دهد که این مخزن در سال ۲۰۰۰ در سایت پارچین نصب شده است. مکان این مخزن در مارس ۲۰۱۱ شناسایی شده است و آژانس به ایران درباره مکان این مخزن در ژانویه ۲۰۱۲ اطلاع داده است.
۴۲٫تصاویر ماهواره‌‌ای در اختیار آژانس مربوط به دوره فوریه ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۱۲ هیچ‌گونه فعالیت معناداری در ساختمان دربرگیرنده مخزن را نشان نمی‌دهند. به هر حال، از زمان درخواست اولیه آژانس برای دسترسی به این مکان، تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که فعالیت‌های گسترده و تغییرات ناشی از این فعالیت‌ها، در مکان مزبور رخ داده است. تعدادی از تصاویر ماهواره‌ای از محل مزبور، از تاریخ فوریه ۲۰۱۲ این موارد را به نمایش می‌گذارند: خروج مقادیر زیادی مایعات از ساختمان محل نگهداری مخزن، خروج لوازم خارجی از ساختمان مزبور و وجود وسائط نقلیه سبک و سنگین در محل. تصاویر ماهواره‌ای، همچون تصویر ماه مه ۲۰۱۲ نشان می‌دهند که ۵ ساختمان یا سازه دیگر در این محل تخریب شده‌اند و خطوط انتقال انرژی، حصارها و راه‌های ارتباطی همگی از بین رفته‌اند. در یک فضای بزرگ و در اطراف محل مزبور، خاک‌برداری انجام شده است و مسیرهای خاکی جدیدی ایجاد شده‌اند. تصاویر ماهواره‌ای اوت ۲۰۱۲ نشان می‌دهند که ساختمان محل نگهداری مخزن، استتار شده است. در سایه این فعالیت‌های گسترده، توانایی آژانس برای تایید اطلاعات مربوط به نگرانی‌های آن کاهش یافته و هرگاه آژانس بتواند به محل مزبور دسترسی یابد، دیگر توان گذشته را برای تطبیق موثر اطلاعات نخواهد داشت
۴۳٫ در نامه‌ای به آژانس به تاریخ ۲۹ آگوست ۲۰۱۲، ایران اعلام کرده است که ادعاها درباره فعالیت‌های هسته‌ای در سایت پارجین «بی اساس» بوده و فعالیت‌های اخیر ادعایی در مجاورت مکانی که آژانس اعلام کرده، چیز قابل ذکری نیست.
۴۴٫ فعالیت‌هایی که مشاهده شده و نامه ایران در ۲۹ آگوست ۲۰۱۲ ارزیابی آژانس درباره ضرورت دسترسی به سایت پارچین بدون تاخیر را تقویت می‌کند.
I. اطلاعات طراحی
۴۵٫ در تناقض با توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مرتبط شورای حکام آژانس و همچنین شورای امنیت، ایران مفاد کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران را رعایت نمی کند؛ کدی که اطلاعات طراحی تأسیسات جدید برای ارائه به آژانس را فراهم می کند، به محض اینکه تصمیم ساخت یا صدور مجوز ساخت یک تأسیسات جدید – هر کدام که زودتر لازم باشد- اتخاذ شده باشد. کد تعدیل شده ۳٫۱ همچنین به محض اینکه طراحی در مراحل تعریف پروژه، طراحی اولیه، ساخت و عملیاتی کردن پروژه شکل بگیرد، اطلاعات طراحی کامل تری را برای ارائه فراهم می آورد. ایران تنها کشوری باقی می ماند که فعالیت های هسته ای قابل توجهی را انجام می دهد که در این فعالیت ها آژانس توافقنامه پادمان های جامعی را اجرا می کند که مفاد مربوط به کد تعدیل شده ۳٫۱ آن اجرا نمی شود. مهم است که توجه داشته باشیم نبود چنین اطلاعات اولیه ای زمان موجود برای آژانس را به منظور طراحی ترتیبات ضروری پادمان ها، بویژه برای تأسیسات جدید را کاهش می دهد، همچنین سطح اطمینان در عدم وجود دیگر تأسیسات هسته‌ای را نیز کمتر می کند.
۴۶٫ ایران آخرین بار در سال ۲۰۰۷ بخشی از اطلاعات به روز شده درباره راکتور IR-40 را در اختیار آژانس قرار داد، اما پرسشنامه اطلاعات طراحی برای این تأسیسات از سال ۲۰۰۶ را ارائه نکرد. از سال ۲۰۰۷، ایران طراحی بیشتر قابل توجه و همچنین کار ساخت بر روی رآکتور را انجام داده، اما همانطور که بر اساس کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران ضروری است، اطلاعات بیشتری ارائه نکرده است.  نبود اطلاعات به روز شده درباره راکتور IR-40 در حال حاضر تأثیری معکوس بر توانایی آژانس برای تأیید موثر طراحی تأسیسات و اجرای رویکرد موثر پادمان ها دارد. در تاریخ اول آگوست ۲۰۱۲، آژانس تحقیقاتی را درباره این سایت انجام داد تا تعیین کند کدام تجهیزات پادمان ها برای نصب در راکتور IR-40 لازم است و این تجهیزات در کجا باید قرار داده شود. اگرچه ایران جزئیات فنی مرتبطی را در طول بازدید در اختیار آژانس قرار داد، اما هیچ پرسشنامه اطلاعات طراحی را ارائه نکرد.
۴۷٫ همانطور که پیشتر گزارش شد، پاسخ ایران به درخواست های آژانس برای تأیید و یا ارائه اطلاعات بیشتر در ارتباط با نیات اعلام شده اش برای ساخت تأسیسات هسته ای جدید این است که این کشور به جای اینکه طبق کد تعدیل شده ۳٫۱ از بخش عمومی ترتیبات اجرایی توافق پادمان‌های ایران عمل کند، اطلاعات لازم را در «زمان مقرر» ارائه خواهد کرد.
J. پروتکل الحاقی
۴۸٫ در تضاد با قطعنامه های شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی خود را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی قرار ندارد که تضمین قابل اعتمادی درباره عدم وجود مواد و فعالیت های هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد مگر اینکه و یا تا زمانی که ایران همکاری لازم با آژانس را از جمله اجرای پروتکل الحاقی را ارائه کند.
K. موضوعات دیگر
۴۹٫ همانطور که پیشتر گزارش شده بود، آژانس یک ناهمخواهی ۱۹٫۸ کیلوگرمی میان حجم مواد هسته ای اعلام شده توسط اپراتور و نیز حجم اندازه گرفته شده توسط آژانس در ارتباط با آزمایشات تبدیل انجام شده توسط ایران در لابراتوار تحقیقاتی چند منظوره «جابربن حیان» (JHL) در فاصله زمانی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ پیدا کرده است. به دنبال انجام تحلیل ها و اندازه گیری های بیشتر مواد مرتبط توسط آژانس و ارزیابی شفاف سازی ها و اصلاحات ارائه شده توسط ایران، آژانس توانسته میزان ناهمخوانی تخمین زده شده اولیه را کمتر کند. آژانس و ایران به توافق رسیده اند تا تحلیل های بیشتری با دیدگاه رفع این ناهمخوانی انجام دهند.
۵۰٫ در ماه ژوئن سال ۲۰۱۲، ایران استفاده از یکی از مجموعه های سوختی شامل ۱۹ صفحه سوخت دارای اروانیوم غنی شده ۳O8 تا میزان ۲۰ درصد اورانیوم-۲۳۵ به عنوان یک جزء لاینفک از هسته راکتور تحقیقاتی تهران را آغاز کرده است. در آگوست سال ۲۰۱۲، ایران همچنین از یک مجموعه سوختی کنترل شامل ۱۴ صفحه سوختی دارای اروانیوم ۳O8 غنی شده تا سطح ۲۰ درصد اورانیوم-۲۳۵ در هسته راکتور تحقیقاتی تهران استفاده کرده است. علاوه بر این، ایران به استفاده از یک مجموعه سوختی شامل ۱۲ میله سوختی دی اکسید اورانیوم غنی شده تا سطح ۳٫۳۴ درصد اورانیوم-۲۳۵ به عنوان بخشی از مجموعه کنترل در هسته راکتور تحقیقاتی تهران ادامه داده است. در تاریخ ۹ ژوئیه ۲۰۱۲، آژانس وصول یک مجموعه سوختی کنترل شامل ۱۴ صفحه سوختی و ۲ میله سوختی دارای دی اکسید اورانیوم طبیعی را تأیید کرد. همانطور که خواسته شده بود، ایران اطلاعات بیشتری درباره پرتوافکنی مواد هسته ای دریافت شده از مرکز تولید سوخت در کنار طرح‌های اپراتور راکتور تحقیقاتی تهران برای پرتوافکنی چنین موادی را در اختیار آژانس قرار داد.
۵۱٫ همانطور که قبلا گزارش شده بود، بنا بر اعلام ایران، فعالیت های عملیاتی سازی در نیروگاه هسته ای بوشهر (BNPP) در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۱۲ آغاز شد. در تاریخ ۲۹ و ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۲، آژانس، بازرسی را در نیروگاه هسته ای بوشهر در حالیکه این راکتور با ۷۵ درصد قدرت اسمی خود در حال فعالیت بود، انجام داد.
خلاصه گزارش
۵۲٫ در شرایطی که آژانس به تلاش برای تایید عدم انحراف مواد و تاسیسات هسته‌ای اعلام شده از سوی ایران از پادمان ادامه می‌دهد، از آنجا که ایران همکاری‌های لازم را به عمل نمی‌آورد و از جمله پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کند، آژانس فاقد توانایی لازم برای ارائه تضمین معتبر در خصوص عدم وجود مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده در ایران است؛ لذا نمی‌تواند تایید کند که تمام مواد هسته‌ای موجود در ایران صلح‌آمیز هستند.
۵۳٫ به رغم گفت‌وگوهای فشرده بین آژانس و ایران از ژانویه ۲۰۱۲، هیچ توافق مشخصی برای حل مسائل باقی‌مانده حاصل نشده است. با توجه به ماهیت و مقدار اطلاعات در دسترس، آژانس بر این نظر است که برای ایران ضروری است تا بدون تاخیر بیشتر در خصوص نگرانی‌های آژانس به همکاری با آن بپردازد. بدون چنین همکاری، آژانس قادر نخواهد بود بر نگرانی‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران فائق آید؛ از جمله آن نگرانی‌ها که باید برطرف شوند تا احتمال وجود ابعاد نظامی در برنامه هسته‌ای ایران منتفی شود.
۵۴٫ باعث نگرانی است که فعالیت‌های انجام گرفته در محلی در سایت پارچین که آژانس برای بازدید از آن تقاضا کرده است، بر توانایی آژانس در به عهده گرفتن راستی‌آزمایی موثر تاثیر منفی داشته است. آژانس تقاضای خود را برای دسترسی به این مکان، بدون تاخیر بیشتر، تکرار می‌کند.
۵۵٫ همان‌گونه که اجرای قطعنامه‌های شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قطعنامه‌های الزام‌آور شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاب می‌کنند، مدیر کل آژانس به توصیه ایران به برداشتن گام‌هایی در راستای اجرای کامل وظایفش بر اساس توافقنامه حفاطتی و همکاری با آژانس تا رسیدن به نتایج روشن در خصوص تمام مسائل باقی مانده، ادامه ‌دهد.
۵۶٫ مدیر کل به نحو مقتضی به گزارش‌‌دهی در این زمینه ادامه خواهد داد.

نامه سرگشاده گزارشگران بدون مرز به دبیرکل سازمان ملل درهنگام سفربه ایران


به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان، پس ازنامه های بیش ازچهارصد تن از فعالین حقوق بشر و اهل قلم و نامه سرگشاده ی شاهزاده رضا پهلوی خطاب به دبیرکل سازمان ملل، درپاریس سازمان گزارشگران بدون مرز امروز چهارشنبه همزمان با خبرورود دبیرکل سازمان ملل متحد به تهران با انتشارنامه ی سرگشاده ای خطاب به بان کی مون نوشت: به نام جامعه جهانی خواهان آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان عقیدتی درایران شوید.
ما از شما می خواهیم به نام جامعه جهانی مقامات جمهوری اسلامی ایران را وادار به همکاری بدون قید وشرط با سازمان ملل متحد کنید، از آنها بخواهید تا تعهدات جهانی خود را به ویژه میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران از جمله کشورهای امضا کننده‌ی آن است، رعایت کنند
جناب آقای بانی کی مون دبیر اول سازمان ملل متحد،
در پی سفر شما به ایران، برای شرکت در نشست کشورهای غیر متعهد، که در تاریخ ٩ و ١٠ شهریور در تهران برگزار می‌شود، گزارش‌گران بدون مرز، خواهان جلب توجه شما به وضعیت غیر قابل تحمل آزادی اطلاع‌ رسانی و پیشبرد سرکوبی است که در این کشور روزنامه‌نگاران، شهروند وب‌نگاران و همه‌ی جامعه مدنی، قربانی کرده است. از فردای انتخاب مجدد محمود احمدی‌نژاد در انتخابات مورد مناقشه خرداد ١٣٨٨، مشاهدات ما به عنوان انجمن جهانی دفاع از آزادی اطلاع ‌رسانی، نشام می‌دهد که وب‌نگاران و رسانه‌ها جدید نیز همچون روزنامه‌نگاران به لیست “دشمنان نظام” اضافه شده و آنها نیز قربانی سانسور نظام یافته و پیگرد قضایی شده‌اند.

رژیم تهران درحالی نشست کشورهای غیر متعهد را برگزار می‌کند، که سرکوب علیه فعالان اطلاع رسانی تشدید شده است. بسیاری از روزنامه‌نگاران از شرکت و پوشش این نشست محروم شده‌اند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ارسال دستور عملی رسمی رسانه‌ها را به سانسور فراخوانده است. از جمله از انها خواسته‌ است ” اهمیت برگزاری اجلاس در تهران و سخنان ایت‌الله خامنه‌ای را برجسته کنند، از انتشار اخبار تلخ و رویکردهای توام با تخریب و سیاه نمایی اجتناب کنند. ….” و خبرنگارانی نیز که اجازه شرکت و تهیه گزارش از این نسشت را یافته‌اند، از سوی مقامات تهدید شده‌اند که از پرسش‌های ” بیم برانگیز برای رژیم ” اجتناب کنند.

شما در اسفند ماه ١٣٨٩ و آبانماه ١٣٩٠ نگرانی خود را از ” دریافت اطلاعاتی مبنی بر افزایش آزار و اذیت، بازداشت و زندانی کردن خودسرانه و احتمال شکنجه و بدرفتاری با مدافعان حقوق بشر، وکلا و روزنامه‌نگاران در ایران” ابراز کردید. این موضع گیری باعث خرسندی سازمان شد. احضار و بازداشت‌های خودسرانه‌ی روزنامه‌نگاران و شهروند وب‌نگاران از سوی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و بدرفتاری با زندانیان در زندان‌های سراسر کشور همچنان ادامه دارد.

امروز، ایران، کشوری که شما از آن دیدار می‌کنید، با ٢۶ روزنامه‌نگار و ١٨ وب‌نگار زندانی، پس از چین، دومین زندان بزرگ جهان برای روزنامه‌نگاران است.

ما نگران جان بسیاری از این زندانیان هستیم که بیمار و از نظر جسمی و روحی به شدت ضعیف شده‌اند. آنها به شکل دائم در خطر قرار دارند، در این باره نامه‌های متعدد خانواده‌های‌ زندانیان به احمد شهید، گزارش‌گر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران نشان‌گر این نگرانی افزاینده است. رهبران جمهوری اسلامی، مخالفت خود را با ورود گزارش‌گر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل به کشور به شکل رسمی اعلام کرده‌اند.

سخنگوی شما آقای مارتین نسیرکی در باره دیدار شما از ایران، اعلام کرده است که :” دبیر اول سازمان ملل متحد در ایران نگرانی جامعه جهانی را به شکلی روشن با مقامات جمهوری اسلامی در میان خواهد نهاد.” شکی نیست که در این نشست نیز جمهوری اسلامی ایران چون سال‌های اخیر، سعی خواهد کرد، از وضعیت پرتنش منطقه و مذاکرات پیرامون برنامه‌های اتمی خود، بهره گیرد تا توجه افکار عمومی جهانی را از وضعیت وخامت‌بار حقوق بشر در ایران دور کند.

برگزاری این نشست و حضور شما در این کشور فرصتی است، تا با مقامات جمهوری اسلامی، در کنار مذاکرات پیرامون بحران اتمی ایران، در باره‌ی رعایت حقوق بنیادین مردم ایران و آزادی همه‌ی روزنامه‌نگاران و وب‌‌نگاران نیز گفت و گو کنید.

در این نامه همچنان می‌خواهیم نگرانی عمیق خود را در باره دو موضوع زیر با شما درمیان بگذریم :

١ – ادامه‌ی صدور احکام زندان و زندانی کردن زنان روزنامه‌نگار و وب‌نگار

جمهوری اسلامی ایران امروز رکوردار محکوم و زندانی کردن زنان روزنامه‌نگار و وب‌نگار در جهان است. بنا بر اطلاعات گرد‌آوری شده از سوی گزارشگران بدون مرز از فردای انتخابات مورد مناقشه خرداد ١٣٨٨، بیش از ۵٧ زن روزنامه‌نگار و وب‌نگار بازداشت و از سوی دادگاه‌های انقلاب اسلامی به حبس‌های زندان از شش ماه تا ٧ سال محکوم شده‌اند.

در روزهای اخیر سه روزنامه‌نگار، ژیلا بنی یعقوب، محکوم به یک سال زندان و ٣٠ سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی، شیوا نظرآهاری، محکوم به چهارسال زندان و ٧۵ ضربه شلاق و ریحانه طباطبایی، محکوم به شش ماه زندان، از سوی مقامات قضایی برای تحمل مدت محکومیت‌شان به زندان فرا خوانده شده‌اند. هم اکنون در ایران، هانیه صانع فرشی و لادن مستوفی مآب محکوم به پنج و هفت سال زندان و مهسا امرآبادی روزنامه‌نگار محکوم به دو سال زندان، در زندان اوین زندانی هستند. مسعود باستانی همسر مهسا امرآبادی همچون بهمن احمدی امویی همسر ژیلا بنی یعقوب هر دو از روزنامه‌نگاران زندانی هستند که از سال ١٣٨٨ در زندان بسر می‌برند. شهروند وب‌نگار منصوره بهکیش نیز در تیرماه سال جاری به شش ماه زندان قطعی و سه سال و نیم زندان تعلیقی ( به مدت پنج سال) برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام ” و” تبلیغ علیه نظام” محکوم شده است، که هرآن ممکن است برای اجرای حکم زندانی شود.

٢– بازداشت‌های خودسرانه و نگاهداری زندانیان در زندان‌های مخفی که از سوی جمهوری اسلامی به شکل نظام‌مند علیه روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران به کار گرفته می‌شود.

در تاریخ اول شهریور سال جاری، میرحسین موسوی، ٧٢ ساله، نخست وزیر سابق جمهوری اسلامی، کاندیدای انتخابات مخدوش ریاست جمهوری در سال ١٣٨٨ و صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده کلمه سبز، در پی یک عارضه‌ی قلبی در بیمارستانی در تهران بستری شد. فردای ان‌روز وی را دوباره به محل بازداشت خانگی‌اش ،منتقل کردند. از تاریخ ۵ اسفند ١٣٨٩، وی به همراه همسرش زهرا رهنورد روشنفکر و نویسنده و مهدی کروبی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی، صاحب امتیاز روزنامه توقیف شده اعتماد ملی، در محلی نامعلوم در بازداشت خانگی بسر می‌برند و از همه حقوق خود محروم شده‌اند. فاطمه کروبی سردبیر مجله‌ی توقیف شده ایران‌دخت، و همسر مهدی کروبی که با وی بازداشت شده بود، در مهرماه ١٣٩٠ آزاد شد. مهدی کروبی نیز از بیماری‌های متعدد تشدید شده بر اثر شرایط بازداشت، رنج می‌برد.

بر خلاف قوانین ملی و بین‌المللی در ایران هیچ ناظر مستقل داخلی یا خارجی امکان بازدید از زندان‌های ایران و گزارش نقض فاحش حقوق بنیادین زندانیان ندارد. ما از شما می خواهیم به نام جامعه جهانی مقامات جمهوری اسلامی ایران را وادار به همکاری بدون قید وشرط با سازمان ملل متحد کنید، از آنها بخواهید تا تعهدات جهانی خود را به ویژه میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران از جمله کشورهای امضا کننده‌ی آن است، رعایت کنند.

این از وظایف شماست که به نام جامعه‌ی جهانی خواهان آزادی بدون قید و شرط همه‌ی زندانیان عقیدتی در ایران شوید.

از توجه به نکات طرح شده و درخواست‌های ما در این نامه سپاسگذاریم، باشد تا آزادی اطلاع رسانی در ایران به واقعیت بدل شود.

جناب دبیر اول سازمان ملل متحد، بهترین آرزوها مرا پذیرا باشید.

کریستف دولوار

مدیرکل گزارش‌گران بدون مرز

زندانیان سیاسی : اجلاس غیر متعهدها به چه چیز تعهدی ندارد؟ به تلخکامی و سرنوشت تیره بشر؟


۱۲ زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای نوشته اند: آسیب اجتماعی ملی ما چیزی نیستند جز تبلور ساختار اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه، سوء سیاست های دولتی، هدر رفتن تاسف بار منابع و بی اعتنایی به جان و حیثت و سلامت انسان ها.
به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان از کلمه در بخشی دیگر از این نامه با تاکید بر اینکه ما از نکبت و فقر و محرومیت سخن می گوییم، آمده است: مسئولانی که به وظایف خود عمل نکرده اند پا به پای ستمگران و متجاوزان و بهره کشان عامل حذف اصلی ترین موهبت های بشری یعنی آزادی و کرامت انسانی بوده اند افزایش شمار متکدیان، کودکان خیابانی، معتادان و تن فروشان تیرهای تازه ای به قلب ما که در سینه در آرزوی بهروزی همگانی می طپد خنجر می زند. ما زندانیان سیاسی آماده ایم از همین جا تشکلی گسترده و مردم پایه را با حضور فعال و نافذ آسیب دیدگان و آسیب پذیران اجتماعی در چارچوب ضوابط پذیرفته شده برای یاری های انسانی و ریشه ای بنا کنیم.
عبدالفتاح سلطانی، فریبرز ریس دانا، سیامک قادری، محمد داوری، محمد سیف زاده، رضا شهابی، رضا انصاری راد، فریدون صیدی راد، سعید متین پور، مصطفی نیلی، مهدی خدایی، سعید جلالی فر این نامه را امضا کرده اند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
محرومیت ها، مسائل و آسیب های اجتماعی، گرچه در همه جوامع امروز بشری وجود دارد و از مرزهای رنج و حقارت و خشونت فراتر هم رفته است و گرچه این بیماری های اجتماعی علیه حیثیت بشری روز به روز افزایش می یابند اما گستردگی و عمق فاجعه آفرینی آن در جوامع مختلف متفاوت است.
هرچه لجام گسیختگی قدرت اقتصادی به زیان بهزیستی همگانی، بیشتر و همراه با آن هر چه فقر و عقب ماندگی احتماعی فزونتر می شود، در پی آن ها آلام اجتماعی هم زیادتر می شوند. به هر حال تجربه سالیان دراز بشری و آزمون اجتماعی ما در کشورمان، ایران، به ما آموخته است که حاصل جمع کارکرد و ساختار دولت ها و نظام اجتماعی- اقتصادی می توانند مصیبت آسیب های اجتماعی را به آن سوی آستانه ای که حیات و امنیت اجتماعی را به طور جدی تهدید می کنند برسانند. دولت های عصر ما بی تردید باید در برابر مردم و نیازهای بشری ایشان پاسخگو باشد. ممکن است میزان عملی پاسخگویی بستگی به توان واقعی مالی و فرهنگی و مدیریتی جامعه داشته باشد و توقع از دولت ها را محدود کند، اما هرگز این خواست انسانی را که دولت ها باید پاسخگو باشند را نقض نمی کند.
ضرورت پاسخگویی دولت ها به نیازهای ایمنی و رفاه و سلامت اجتماعی آنگاه بسیار جدی تر می شود که دریابیم سیاست ها و سمت گیری های دولت، خودشان پدید آورنده مسائل، محرومیت ها و آسیب های اجتماعی بوده اند. دولت هایی که منابع مالی کافی، نیروی نظامی و انتظامی بسیار قوی دارند و ادعای ثبات و قدرت می کنند در سایه نظارت و تسلط آن ها بخش کوچکی از جامعه شامل قدرت مداران اقتصادی و وابستگان حکومت، به ثروت های باد آورده دست یافته اند و مدام ثروت های مردمی و ملی را تصاحب و به خارج روانه می کنند، به هیچ عنوان نمی توانند در مقابل فقر و فساد و له شدگی انسان های محروم دست خود را بشویند. آن ها نه تنها مسئول بلکه عامل پیدایی بدبختی ها و حرمان های اجتماعی اند. ابتدایی ترین حق، و حتی تکلیف مردم، اعتراض نسبت به این نابسامانی ها و سیاست های پدید آورنده آن است.
تکدی گری، کودکان خیابانی و زنان تن فروش، که معمولا آمیزه های دهشتناک از بزهکاری و اعتیاد به مواد مخدر را نیز در خود جمع می آورند، از اصلی ترین عارضه های بیماری اجتماعی اند. در میهن ما، شوربختانه، این عارضه های شایع و خطر آفرین به تهدید جدی سلامت و ایمنی فردی و اجتماعی تبدیل شده اند. این ها به اضافه مصرف و تجارت مواد مخدر میلیون ها نفر را به کام مرگ و فرومایگی کشانده اند.
این ها جنبه هایی از آسیب اجتماعی ملی ما هستند که خود چیزی نیستند جز تبلور ساختار اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه، سوء سیاست های دولتی، هدر رفتن تاسف بار منابع و بی اعتنایی به جان و حیثت و سلامت انسان ها. ما از نکبت و فقر و محرومیت سخن می گوییم، اما برای آن که واقعیت نادیده گرفته شدن حیات انسان را دریابیم فقط کافی است توجه کنیم که وقوع زلزله بر بنیاد فقر و ناامنی خانه های مردم در آذربایجان جان صدها و سلامت هزاران و خانه و کاشانه ده ها هزاری را گرفت. در تعطیلات سه روزه اخیر، بنا به آمارهای رسمی، فقط ۱۳۰ نفر در جاده ها جان باخته اند و این به جز زخمی و معلول شدگان چندهزار نفری و خسارت های مالی و فشار بر بنیه ی خانوارهای با توان است.
ما از نکبت و فقر و محرومیت می گوییم پس بگذارید یاد آورر شویم که برآوردها در مورد شمار معتادان کشور از ۲ میلیون تا ۵ میلیون نفر حکایت دارند.این ها جوان ها و امیدهای آینده ما هستند که خاکستر می شوند و برباد می روند.
نتایج بررسی های کارشناسان و پژوهشگران می گوید بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار کودک کار و خیابان در ایران با مشقت و ناکامی و فقر زندگی می کنند. این گل های معصوم در سرزمینی که سالانه تا ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است و در همانجا که فرزندان اقلیتی محدود و مرفه در ناز و نعمت به سر می برند و از گل نازک تر به پایشان نمی رود ، پای برهنه در داغی تابستان و یخبندان زمستان و با انواع وسائل عادی و یا غیر عادی و گاه بی شرمانه، برای امرار معاش در خیابان ها ویلانند.
بررسی ها از حضور ده ها هزاری و حتی چند صد هزاری از زنان خیابانی و زنانی تلفنی و ساکن در خانه های خاص حکایت دارد که عمدتا از شدت فقر و محرومیت حاد به این حرفه ضد اجتماعی و ضد حیثت انسانی پناه می برند. آن ها چند سالی پس از آغاز کار حرفه ای در منجلاب فقر و اعتیاد و ناامنی و خشونت های بدنی و رفتاری وحشیانه گرفتار می آیند.
متکدیان بی تردید زاده فقر و بیکاری در جامعه ای هستند که می تواند به ثروت اندوزی کلان و هزینه های نا لازم دولتی فرصت بدهد اما نمی خواهد از طریق دولت خدمات حمایتی و رفاهی و تامین شغل برای همگان را که دستور موکد قانون اساسی است، ارائه کند. در برنامه های رسانه ها به عوض پرداختن به ریشه های این درد و درمان جویی و جمع آوری نظرهای مستقل و آزاد کارشناسان و فعالان اجتماعی خبره و بی طرف مدام تبلیغ می کنند که متکدیان همه اشان فریبکارند و هر کدامشان را از اعضای باندهای منحرفی می دانند که از بیخ و بن برای خجالت زده کردن جامعه و بردن آبروی نظام به میدان ها فرستاده شده اند.
هما این کارها و ظاهر سازی ها فقط برای آن نیست که دولت از مسئولیت خود و بی کفایتی در تامین سلامت امنیت اجتماعی بگریزد، این کارها همچنین برای آن است که فرصت فراهم آید تا ثروت اندوزان در زیر سایه وجدان به خواب فرو برده شده جامعه به کار خود در خارج کردن ارزش های آفریده شده مردم، به ویژه کارگران و خرده پاها و کم بضاعت ها، از دستشان ادامه دهند و حاصل را به خارج بفرستند و از نظرها پنهان بمانند. دستگیری گاه به گاه و عملیات نمایشی در مورد چند تنی از مفسدان که باید قربانی شوند تا اعتراض ها مفری نیابد، چیزی از واقعیت بی عدالتی و فساد که زاینده فقر و تن فروشی و اعتیاد است نمی کاهد. راستی چه کسانی ریاکارند؟ متکدیان و تن فروشان و قربانیان مواد مخدر و یا مسئولان این مصائب اجتماعی که برای پوشاندن اثر کار خود به جهل نوین دامن می زنند؟ چه کسانی ریاکارند، له شدگان و نفرین شدگان و داغ نکبت خوردگان یا صاحبان نیرنگ باز زر و زور و تزویر که با بخشی از منابع در اختیار آنها و با تغییر در ساخت قدرت آن ها می توان مبارزه واقعی و ریشه ای و ثمربخش را به انجام رسانید؟
بدترین و وهن آورترین اقدام و تصمیم سیاسی دولت در مقابل مصائبی که باید پاسخگوی آن باشد، کار اخیر آن در پاکسازی خیابان ها به هنگام حضور روسا و نمایندگان در اجلاس غیر متعهد هاست. دولت تصمیم گرفته است کودکان خیابانی، زنان تن فروش، متکدیان و معتادان قابل تشخیص و خلاصه خیابان نشین ها را جمع آوری کند. این کار اگر برای بیمه کردن چهره میهمانان دربرابر تکدر ناشی از مشاهده این آسیب هاست هم بی ثمر است هم ریاکارانه زیرا شمار زیادی از آن ها در سرزمین خود با این مصیبت ها روبه رویند و تقریبا همه هم می دانند واقعیت در جامعه میزبان چیست. این کار اگر برای نشان دادن چهره ای خوش از جامعه ایرانی است، بی ثمر است و نیرنگ بازانه زیرا خبر این اقدام پیشاپیش در همه جا طنین انداخته است. این کار اگر برای حفظ امنیت خانم ها و آقایان میهمان است، کاری بیهوده است و ظاهر سازانه زیرا قربانیان فقر و نکبت هرگز در میان تروریست ها و برهم زنندگان نظم جای نداشته اند، برعکس این عاملان بدبختی آنانند که مدام به سرکوب دیگران و وحشت آفرینی مشغولند.
ما روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر و فعالان اجتماعی و کارگری که هر یک به دلیل احساس مسئولیت و اقدام مشروع و قانونی و به حق در برابر ستم ها و محرومیت هایی که حیات اجتماعی ما را تهدید می کند به بند ۳۵۰ سیاسی زندان اوین آورده شده ایم، ما که خود را بیش از هر چیز آزادیخواه می دانیم و به حضور و رشد آسیب دیدگان اجتماعی در جامعه خود اعتراض داریم. فقر و محرومیت، دشمن آزادی فردی و اجتماعی بوده است. مسئولانی که به وظایف خود عمل نکرده اند پا به پای ستمگران و متجاوزان و بهره کشان عامل حذف اصلی ترین موهبت های بشری یعنی آزادی و کرامت انسانی بوده اند افزایش شمار متکدیان، کودکان خیابانی، معتادان و تن فروشان تیرهای تازه ای به قلب ما که در سینه در آرزوی بهروزی همگانی می طپد خنجر می زند. ما زندانیان سیاسی آماده ایم از همین جا تشکلی گسترده و مردم پایه را با حضور فعال و نافذ آسیب دیدگان و آسیب پذیران اجتماعی در چارچوب ضوابط پذیرفته شده برای یاری های انسانی و ریشه ای بنا کنیم.
ما می توانیم با بکارگیری توان و افزایش آگاهی ها برای ستیز علیه جهل و فقر ومحرومیت و یاری رسانی به قربانیان بلایای اجتماعی اقدام کنیم. انگیزه های اصلی ما نگرانی برای هستی جامعه مان است. ما با تمام وجود خواهان نجات قربانیان جامعه هستیم و کسانی را که آن ها را مزاحم و مخل خوشی و قدرت ورزی خود می دانند محکوم می کنیم.
ما این آخرین اقدام دولت برای خیابان آرایی ظاهر سازانه را زشت و خشن و ریاکارانه تشخیص می دهیم. این بزک کردن خیابان، آن هم به قیمت فشار بیشتر بر قربانیان فقر و جهل و خودکامگی و نامعلوم بودن سرنوشت بعدی آنان پس از پایان اجلاس و میهمانی ، دل همه ما را به درد آورده است.
این گونه پاکسازی هیچ کمکی به آسیب دیدگان جامعه ما نمی کند بلکه نگران کننده و تشدید کننده فلاکت است.
این دارندگان داغ اجتماعی بزه و آسیب بر پیشانی، هم نوع، هم میهن و فرزندان و خویشان ما هستند. ما سخت نگران کودکان و نوجوانان فلاکت زده ایم. واقعا اجلاس غیر متعهدها به چه چیز تعهدی ندارد؟ به تلخکامی و سرنوشت تیره بشر؟
امضا کنندگان:
عبدالفتاح سلطانی، فریبرز ریس دانا، سیامک قادری، محمد داوری، محمد سیف زاده، رضا شهابی، رضا انصاری راد، فریدون صیدی راد، سعید متین پور، مصطفی نیلی، مهدی خدایی، سعید جلالی فر

۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

وضعیت حاد جسمی و عدم درمان معلم زندانی در زندان قرون وسطایی زاهدان



وضعیت جسمی معلم زندانی محمد امین آگوشی در زندان زاهدان حاد می باشد ولی بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران؛نزدیک به ۲ هفته است که معلم زندانی محمد امین آگوشی علاوه بر ناراحتیهای قبلی دچار آفتهای متعدد بر زبان و نقاط مختلف دهان شده است . وی از زمانی که به زندان زاهدان انتقال یافته به این بیماری مبتلا شده است. تلاشها و کوششهای او برای مراجعه به بهداری جهت معاینه و درمان تا به حال بی نتیجه بوده است و او ناچار است دردهای شدید را تحمل نماید.معلم زندانی در اثر نگهداری طولانی مدت در سلولهای انفرادی بازداشتگاه رمضان سپاه پاسداران و شکنجه های وحشیانه دچار ناراحتیهای حاد عصبی می باشد و نیاز به معاینه و درمان توسط یک متخصص را دارد. اما باز هم بازجویان وزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن او مانع درمان وی می شوند.
بهداری زندان زاهدان علیرغم وجود چند هزار زندانی فقط یک پزشک عمومی دارد و روزانه فقط ۱۰ الی ۱۲ زندانی با شرایط حاد جسمی را معاینه می کند و سایر زندانیان باید همچنان از بیماری و دردهای شدید حاصل از بیماری رنج ببرند.زندان فاقد پزشک متخصص بوده و چند سالی است که به هیچ وجه متخصصی برای درمان زندانیانی که دچار بیماریهای حاد و وخیم هستند به زندان مراجعه نکرده است.و علیرغم اینکه اکثر بیماریهای زندانیان را می توان درمان و جان آنها را نجات داد اما نبود پزشک متخصص و عدم درمان به موقع منجر به فوت آنها می شود به گونه ایکه آمار مرگ و میر در زندان نسبتا بالا است.
در حال حاضر ۳ زندانی سیاسی زندان ارومیه به نام های ایرج محمدی ،احمد پولادخانی و محمد امین اگوشی که به تازگی به زندان زاهدان تبعید شده اند بصورت جداگانه در بندهای مختلف بین زندانیان عادی و مجرم نگهداری می شوند وبه نظر می آید هدف از انتقال این ۳ زندانی به زندان زاهدان حذف فیزیکی آنها می باشد.
زندان زاهدان یکی از مخوفترین و قرون وسطایی ترین زندانهای ولی فقیه آخوند علی خامنه ای بوده و زندانیان از حداقل حقوق انسانی مانند ؛ غذا ،آب سالم ،درمان ،استحمام و استفاده از سرویسهای بهداشتی ،نگهداری در فضای نسبتا کافی جهت استراحت و موارد دیگر محروم می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم درمان زندانیان سیاسی بیمار ،قرار دادن زندانیان در شرایط غیر انسانی و طاقت فرسا به منظور ایجاد مرگ تدریجی برای آنها را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل ،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد می باشد.
فعالین حقوق بشرو دمکراسی در ایران
۰۷ شهریور ۱۳۹۱ برابر با ۲۸ اوت۲۰۱۲
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل